چهارشنبه، اردیبهشت ۲۳

هر سال دریغ از پارسال!


فردا یک سال از آن روز می گذرد؛ از 25 اردیبهشت 87، بامدادی که در آن نیروهای اطلاعات با عناویتی کاذب، زنگ خانه های 6 بهایی را زدند. وسایلشان را به تاراج بردند و و 5 مرد و 1 زن را در اوین جای دادند. امروز یکسال از دستگیری یاران ایران می گذرد. بهروز توکلی، وحید تیز فهم، عفیف تعیمی، فریبا کمال آبادی و جمال الدین خانجانی درست 365 روز است که بدون اتهام رسمی با بازجویی های پیاپی و بدون دیدار با وکیل خود در اوین به سر می برند.مهوش ثابت نیز در 15 اسفند 86 دستگیر شد واکنون بیش از یک سال است که بی دلیل در اوین به سر می برد.از آن زمان تا کنون گمانه زنی های متعددی در خصوص اتهامات ایشان از سوی رسانه های وابسته دولتی چون خبرگزاریهای ایرنا و فارس و برخی از چهره های سر شناس احزابی چون موتلفه اسلامی به میان آمد؛ اتهاماتی که از هر سوی با عناوین متناقص مطرح می گردید و توسط وزارت اطلاعات تکذیب می شد . بعد از آن هفت ماه تمام این 7 تفر در برزخی سهمگین به سر بردند و ناگاه بدون شاهد و مدرک با عناوینی چون" تبلیغ علیه نظام"، " جاسوسی برای اسرائیل" و " توهین به مقدسات"به ایشان نسبت داده شد و قاضی حداد در 29 بهمن ماه اعلان داشت که پرونده این هفت نفر تا هفته آینده پایان می پذیرد و حکم جاری می شود ولی از آن روز تا کنون هیچ حکم رسمی و دادگاه علنی مشخص نگردیده و اجازه ملاقات باوکیلشان خانم شیرین عبادی نیز به ایشان داده نشده است.

انچه بیش از پیش باعث تاسف است اتهام جدیدی ست که به صورت شفاهی به خانواده این افراد اعلان شده : " مفسد فی الارض". با همین اتهام بی پایه و مبهم، سر بسیاری از بهاییان اول انقلاب بر بالای دار رفت .
حکم مفسد فی الارض برگرفته از آیه 33 سوره مائده است: انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخرة عذاب عظیم" بر اساس این آیه قرآنی ماده 183 قانونی مجازات اسلامی را تصویب نموده اند که چنین تعریف شده است:

«هر کس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض می باشد.»

قانونگذار شرایط سختی را برای معرفی و یا شناخت محارب در نظر گرفته است:

1- ایجاد رعب و هراس

2- سلب آزادی و امنیت مردم

3- دست به اسلحه بردن
سوال اساسی در اینجاست، اگر مقصود دستگاه قضایی ایران اجرای عادلانه حکم و بر اساس دین مبین اسلام باشد چرا هر روز اتهامی بی دلیل بر این افراد می بندد و فردایش با اتهام دیگر می پوشاند؟ آیا بهاییان در این 30 سال حتی یک بار هم دست به اسلحه برده اند؟ آیا در دل هم وطنان خود هراس ایجاد کرده اند؟ آیا امنیت و آزادی کسی را سلب نموده اند؟ اما از سوی دیگر تمام این اتهامات در مورد ایشان اجرا شده. هم بر رویشان اسلحه کشیده شده، هم خانه هایشان به ظلم و بیداد طعمه آتش گشته، هم کودکان و بزرگانشان بارها و بیش از صدها بار مورد هجوم و آزار بی دلیل و عدم امنیت قرار گرفته اند. آیا نباید اتهام مفسد فی الارض را بر آنانی افکند که با عده ای ازایرانیاتی که هدف دیانتشان" اصلاح عالم" است، چنین رفتار نموده و می نمایند؟ آیا نباید اینان را به پای میز دادگاه کشانید؟ گرچه قاضی مقتدر قهاری که از ظلم احدی تخواهد گذشت و داور داوران و قاضی القضات است در دادگاه عدل خودحساب ظالم را از مظلوم خواهد ستد.

آری در جایی که مزد گورکن از جان آدمیزاد باارزشتر است درباره حکمهای ناعادلانه چه می توان گفت؟

هیچ نظری موجود نیست: