جمعه، مرداد ۲۹

حبابی بر آب! برپایی غرفه های ضد بهایی در پارکها




کاش این دیالوگهای های پر آه و ناله و انذار دهنده سریال های تلویزیون ایران، گوشه چشمی هم به خود مسئولین داشت. ای کاش این همه سخنان زیبا که با دعای طلب آمرزش و بخشش مجری های تلویزیون در ماه رمضان همراه است، ذره ای بر سناریو سازان دروغ پراکن هم اثر می کرد.
هر مناسبت دینی و فرهنگی و هنری برای افرادی که می خواهند تخم کین و دروغ بپاشند می تواند فرصت خوبی باشد. برای استفاده از این موقعیت، غرفه هایی در برخی پارکهای تهران با عنوان حباب برپا شده و به نظر می رسد توسط گروه "بهایی پژوهی" ترتیب داده شده است. گروه هدف این غرفه های نوجوانانی هستند که برای اول بار اقدام به روزه گرفتن در ماه رمضان نموده اند و به پندار ایشان قرار است شبهاتی که بهاییان برای این نوجوانان ایجاد کرده اند، در این حبابها، متلاشی شود!!!گروه "بهایی پژوهی" با اسمی به ظاهر علمی و مبتنی بر تحقیق ، با مسئولینی که چهره ای متفاوت از انجمن حجتیه و دیگر بهایی ستیزان به خود می گیرند و با ریش تراشیده و بوی عطر و و لباس مرتب چندیست که فعالیت خود را در ایران گسترش می دهد.
پیش از این نیز غرفه هایی در نمایشگاههای کتاب تهران به پا کردند و به نام رفع شبهه به دروغ پراکنی و اشاعه مغلطه و سفسطه در بین ایرانیان پرداختند.
البته می توان از هر منبعی اطلاعات کسب کرد؛ می توان درباره دیانت اسلام از کشیشان کاتولیک و متالهین پروتستان طلب حقیقت کرد و تحقیقات ایشان را مطالعه کرد! اما نتیجه تحقیق...
به نظر می رسد بهایی ستیزان با هر لباس و شمایل و بیانی، در حال گسترش دادن گروههای مخاطب خود هستند. جوانان و دانشجویان و بزرگسالان و اینک نوجوانان و کودکان که قلب و ذهنی ساده و پاک دارند و همانطور که می توان عشق انسان و مهر و خدمت را در نهادشان بارور کرد، می توان با خرده تهییجی دروغین، علف هرز تعصب و نفرت را نیز در وجودشان کاشت؛ و چه غمبار! که حباب پراز خالی این گروههای بهایی ستیز، قصد کاشتن این هرز را دارد. .

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دوست عزیز من در سال 88 در غرفه این گروه در نمایشگاه بین المللی حدود یک ساعتی صحبت کردم . جالب اینجا بود مطالبی که به مفاوضات و مکاتیب نسبت داده بدند جلوی چشم من و در این کتابها نتوانستند بیایند.
کلی خندیدم و تهی بودن حرفهایشان را به خودشان ثابت کردم.
بیچاره ها خودشان از اثار بهائی که در کامپیوترشان داشتند حتی 1 خط هم نخواندند.
اگر دوست داشتید شرح ماجرا را برایتان می فرستم