یکشنبه، شهریور ۱۴

شعار نویسی بر در مغازه! فریاد مرگ بر انسان!



"مرگ" ابهام آمیز ترین کلمه و آرزویش برای دیگری خشن ترین زبانی ست که یک انسان می تواند به کار بندد. " مرگ بر بهایی"، "مرگ بر بهایی اسرائیلی"، "مرگ بر بهایی جاسوس اسرائیلی" می توان کلمات دیگری را هم بر هم سوار کرد و ناسزا گفت. می توان قلبهای تهی و مغزهای ساده را از نفرت و نادانی پر کرد. می توان آن نفرت زدگان و مغزهای شستشو شده را اجیر هم کرد و به هر کاری واداشت.
شب گذشته عده ای به ظاهر ناشناس این احساسات آموخته را بر در و دیوار مغازه سروش گرشاسبی از بهاییان تنکابن، به تصویر کشیدند. شعار نویسی ، پدیده ای جدید و ناشناخته برای بهاییان نیست. از زمانی که این آیین از ایران زمین سر برکشید، از همان روز که منابر و رسانه ها، صحنه نمایش دروغ بافی بر ضد بهاییان و باورهایشان شد و از زمانی که دستها به قلم آشنا شد و دستهای جوهری با قلبهای پر شده از نفرت در هم تنید، شعار "مرگ بر بهایی" و امثال آن بر در و باغ و بیغوله و مغازه بهاییان پدیدار شد.
البته کسی با این آرزوهای نقش بسته بر دیوار نمرده است. هیچ کس از مشت های گره کرده که با فریاد "مرگ" سفت تر می شوند، جان به جان آفرین تسلیم نکرده است؛ اما چیزی که حسرت می آفریند این است که 30 سال جای نزدیک تر شده به انسان؛ به حقیقت انسان، کلام این اجیران از انسانیت دور شده است.

هیچ نظری موجود نیست: