پنجشنبه، مهر ۱۵

به مناسبت نزديك شدن سال چهارم زنداني شدن بي گناهان در بند رها ، هاله و ساسان 14 روز تا اتمام سومین سال



این متن توسط یکی از خوانندگان عزیز خبرنورد فرستاده شده است:


لازم به ذکر است که برخی نوشته ها به طور مستقیم به این سه عزیز یا فعالت آنها بر نمی گردد

"بکم ناح الرسول و صاحت البتول ..."

اسلام را به صلابه کشیده اند آنهم در کشوری که به دست مدعیان اسلام ناب محمدی اداره می شود . اگر رسول اکرم روزی از دست اعراض کافرین به خداوند پناه برد و شکایت فرمود امروز از دست برخی منتسبین خود که بنام مبارک او ظلم می کنند و آبروی هزارو چهار صد ساله اسلام و قرآن را برده اند ناله و فغانش به هفت آسمان بلند است.عیون حضرت فاطمه سلام الله علیها از شدت گریستن در جهل و تعصب این قوم ظالم مسلمان نما خشک شده . برق سیف غیرت امیرالمومنین از بی عدالتی و اعراض این از خدا بیخبران مدعی اسلام از شکوه و جلال باز مانده .حسین بن علی سر بریده خود و اطفالش را به دست گرفته فریاد میزند که منم حقیقت اسلام که مظلومیت و ایثار – حقانیت و عدالت در عالم از خون من و خاندانم معنا گرفته است و سید الساجدین سر از سجده بر نمی دارد که مگر عرق شرم او سیل ویرانگر عالم نشود.....
"بکم ناح الرسول و صاحت البتول و خرجت الدیار و اخذت الظلمه کل الاقطار .یا معشر العلما بکم انحط شان المله و نکس علم الاسلام و ثل عرشه العظیم."
"امروز باید جمیع احزاب بنور اتحاد و اتفاق منور گردند .باری کبر و غرور بعضی از احزاب عالم دانائی را خراب کرده و بیت عدل را ویران نموده."
"سبحان الله این حزب بسلاح محتاج نه چه که کمر همت لاجل اصلاح عالم بسته اند . جندشان اعمال طیبه و سلاحشان اخلاق مرضیه و سردارشان تقوی الله . طوبی لمن انصف.لعمرالله این حزب از صبر و سکون و تسلیم و رضا مظاهر عدل شده اند و در اصطبار بمقامی رسیده اند که کشته شده اند و نکشته اند .مع آنکه بر مظلومهای ارض وارد شد آنچه که تاریخ عالم شبه آن را ذکر ننموده و چشم امم مثلش را ندیده .آیا سبب آنکه این بلایا ی عظیمه را قبول نموده اند و در دفع آن دست بر نیاورده اند چه بوده و علت تسلیم و سکون چه ؟ سبب منع قلم اعلی در صباح و مسا و اخذ زمام امور بقدرت و قوت مولی الوری."
"یا حزب الله جهد نمائید شاید قلوب احزاب مختلفه عالم بآب بردباری و شفقت شما از ضغینه و بغضا پاک و پاکیزه شود و قابل و لایق تجلیات آفتاب حقیقت گردد."
"از برای هر امری ناصری لازم و جنود منصوره در این ظهور اعمال و اخلاق پسندیده است و قائد و سردار این جنود تقوی الله بوده اوست دارای کل و حاکم بر کل ."
"سبب علو وجود و سمو آن علوم و فنون و صنایع است . علم به منزله جناح است از برای وجود و مرقات است از برای صعود تحصیلش بر کل لازم ولکن علومیکه اهل ارض از آن منتفع شوند نه علومیکه از حرف ابتدا شود و به حرف منتهی گردد . صاحبان علوم و صنایع را حق عظیم است بر اهل عالم ."
"براستی می گویم حفظ مبین و حصن متین از برای عموم اهل عالم خشیه الله بوده اوست سبب اکبر از برای حفظ بشر و علت کبری از برای صیانت وری."
"بذیل عفت تمسک نمائید و همچنین بحبل امانت و دیانت صلاح عالم را ملاحظه نمائید نه هوای نفس را ."
اینها قسمتی از بیا نات و نصایح و تعالیم حضرت بهالله پیامبر دیانت بهایی (موعود وعده داده شده در کتب مقدسه) به پیروان خویش یعنی بهائیان عالم است . آیا از این کلمات رائحه جنگ و جدال و نزاع – سب و لعن و توهین و تهمت – تعدی و ظلم و تحقیر و استخفاف – قهر و خشم و جهالت و تعصب استشمام می شود؟ کدام یک از این نصایح جرم و گناه محسوب می شود؟ کدامیک از این تعالیم مخالف و مغایر با ایات و نصوص مبارکه کتب مقدسه تورات و انجیل و قرآن کریم است ؟کدامیک مخالف با تعریف انسانیت و اصول و قوانین الهی است ؟ کدامیک نشانه جهل و نادانی و ترویج فساد و خرافات است؟
آیا کلامی که خلاف مصالح حکومتی و سبب ضر ملت و دولت باشد در این تعالیم مشاهده می شود؟
به چشم حقیقت و نظر انصاف به آنچه هم اکنون در دولت محترم ایران در خصوص بهائیان در حال وقوع است نظر نمائید:هفت نفر از مدیران بهایی به 20 سال حبس تعزیری محکوم شده اند. فعالیتهای آنها که صرفا جنبه خدمتی و اداره امور جامعه 300 هزار نفری بهائیان ایران بوده است به اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبلیغ علیه نظام تعبیر گشته و بعد از گذراندن دو سال در بازداشتگاه زندان اوین (تحت شرایط غیر انسانی) به زندان رجایی شهر برای گذراندن دوره محکومیت منتقل شده اند .زندانی که به تعبید گاه مجرمین مشهور است.
خانم رزیتا واثقی مدت 7 ماه است که در شرایط بسیار سخت در زندان انفرادی شهر مشهد در حالیکه از لحاظ جسمی بیمار می باشد بازداشت می باشد. او پیش از دستگیری به خدمت خالصانه به هموطنان مشغول بود.
آقای هومن بخت آور به همراه 5 نفر دیگر به جرم اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبلیغ علیه نظام برای مدت 5 سال در زندان وکیل آباد شهر مشهد به حبس تعزیری محکوم شده اند.حقیقت این است که فعالیتهای آنها رفع سو تفاهمات هموطنان در خصوص دیانت بهایی و بیان نصایح و تعالیم حضرت بهاالله به هموطنان شریف بوده است.
آقای مهران بندی به سه سال و نیم حبس تعزیری و 4 سال تبعید به جرم اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبلیغ علیه نظام محکوم شده که بعد از گذراندن یک سال و نیم از مدت حبس در زندان یزد برای گذراندن باقی مانده دوره حبس به زندان خاش تبعید شده است . فعالیتها ی او نیز خدمت به هموطنان از طریق رساندن پیام صلح و دوستی حضرت بها الله به جهت رفع سو تفاهمات ایشان بوده است که در این میان جمعی به حقانیت دیانت بهایی ایمان آورده و تعالیم ایشان را علت درمان دردهای عالم بشری و ضامن سرور و آسایش یافته اند.
آقای بذرافکن به همراه 3 نفر دیگر به 3 سال حبس و 10 سال تبعید به جرم اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبلیغ علیه نظام محکوم شده که در حال حاضر در زندان یاسوج بسر می برند.فعالیتهای انها تشکیل کلاسهایی برای اطفال جهت کمک به تعلیم و تربیت انها از لحاظ اخلاقی و اجتماعی بوده است.
54 نفر از جوانان بهایی شیراز که مشغول خدمت به کودکان و نوجوانان محله های محروم شهر با مجوز شورای اسلامی شهر بودند به جرم اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبلیغ علیه نظام محکوم به یک سال حبس تعلیقی و سه سال شرکت در کلاسهای تبلیغات اسلامی شدند و در این میان رها ثابت و ساسان تقوی و هاله روحی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شدند که در حال حاضر مدت 3سال است که در بند انفرادی زندان اطلاعات سپاه استان فارس بسر می برند.
در سمنان - ساری و قائم شهر وسایر شهر ها نیز همین اوضاع مشاهده می شود. در کجای دنیا و بر طبق کدام قانون انسانی و الهی بیان اعتقادات مذهبی به جهت رفع سو تفاهمات اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبلیغ علیه نظام قلمداد می شود آنهم در کشوری که بنام اسلام و قرآن همه امکانات رسانه ای و غیر رسانه ای خود را با زبان توهین و تهمت و افترا به هدف تخدیش افکار عمومی و ترویج اکاذیب با تما قوت بکار می برند تا نه تنها مردم را از شنیدن ندای الی محروم کنند بلکه سبب اختلاف و نزاع بین آنها گردند تا مرتکب شوند آنچه را که حق جل جلاله از برای خلقش نپسندیده؟
حروف کلمات مسلمان – مسیحی – کلیمی - زرتشتی و بهایی ممکن است در شکل ظاهری با هم متفاوت باشند ولی همه آنها حرفند و از نقطه و خط ساخته شده اند و با خودکار یا مداد نوشته می شوند .باید کسی قلمی به دست بگیرد تا نوشته شوند و حروف باید بهم متصل گردند تا کلمه را بوجود آورند . افراد مسلمان – مسیحی – کلیمی - زرتشتی و بهایی نیز همگی انسانند و همه آنها مخلوق یک خدا هستند .خداوند به همه مهربان است و بعثت انبیا الهی به جهت تربیت عالم انسانی به اراده و مشیت خدا صورت گرفته است .شریعت الله یکی است چون خدا یکی است تفاوت در این است که در هر زمانی به واسطه یک نفس مقدسی تشریح شده است زمانی رسول اکرم و زمانی حضرت مسیح و حال حضرت بهاالله و در آینده نفس مقدس دیگری قطعا به اراده الهی مبعوث خواهد شد و اصول و تعالیم الهی را بیان خواهد کرد.
پس باید انتساب به هریک از شرایع الهیه در حقیقت سبب اتحاد و الفت و محبت باشد .کاش همانطور که حروف کلمات مسیحی – مسلمان – کلیمی - زرتشتی و بهایی در اتحاد و صلح بسر می برند تا این کلمات هستی یابند پیروان و منتسبین به شرایع الهیه هم اختلافات ظاهری را فدای صلح و اتحاد و محبت نمی کردند . نظر به حقیقت ادیان الهی و تقدیس شرایع الهیه و رسالت جمیه انبیا الهی می نمودند و ایام حیات خود را صرف خدمت به وحدت عالم انسانی و صلح عمونی می نمودند تا از برکت آن جمیع عالم آسایش و راحت یابد .
بیانات زیر از نصایح مربی الهی حضرت بهاالله است آیا حقیقت این کلمات حکایت از همان حقایقی نمی کند که در قرآن و انجیل و تورات آمده است ؟آیا روح کلمات کتب مقدسه یکی نیست ؟اسمعوا یا اولی الابصار ثم اعتبروا یا اولی الانظار.
"در جمیع احوال عباد را به معروف امر نمودیم و از منکر نهی. عالم وجود شاهد و گواه که این مظلوم از حق برای خلق طلبیده آنچه را که سبب الفت و اتحاد و مودت و اتفاق است.لعمرالله این مظلوم قادر بر ستر نبوده انه اظهر ما اراد و هو المقتدر المختار."

هیچ نظری موجود نیست: