سه‌شنبه، مرداد ۱۳

مازندران در آتش بیداد











شرایط اخیر ایران باعث شده است، که عده ای از بهایی ستیزان و متعصبین مذهبی در اداره اطلاعات مجال دوباره یابند تا بر دامنه فشارها بر جامعه بهایی مازندران بیافزایند. این بار نوبت یکی از بهاییان روستای ماهفروزک ِ شهرستان ساری بود. خانم وصال یوسفی که یکی از خادمین سابق این روستا بودند روز سه شنبه 6 مرداد بازداشت شدند. مامورین امنیتی اتهام این مادر 38 ساله را تبلیغ دیانت بهایی قلمداد کرده اند. همچنین برخی از مسئولین اطلاعات در تلاش اند تا پسر 18 ساله وی – پیام یوسفی - را نیز دستگیر کنند.

سه شنبه 6 مرداد ماه ساعت 3 بعدازظهر 9مامور اطلاعات به منزل خانواده یوسفی یورش می برند و با بی احترامی و توهین، اقدام به تفتیش منزل و نیز بردن عکسها و کتب مربوط به دیانت بهایی می نمایند .
این در حالیست که در آن زمان تنها خانم یوسفی و دخترش در منزل بوده اند. این مامورین از پانیذ دختر 8 ساله خانم یوسفی می پرسند که آیا مادرش منزل هست یا خیر؟ پانیذ هم با دلهره و ترس مادرش را از خواب بیدار می کند و مامورین با نشان دادن حکمی وارد منزل می شوند.
این هجوم در شرایطی صورت می گیرد که خانم وصال یوسفی به خاطر نقاهت جسمی (ناشی از فشار، قند خون و ضعف جسمی ) ، خواب آلودگی، دلهره و ترس ناشی از مشاهده مامورین و نیز تعجیل مامورین، به خوبی قادر به مطالعه دقیق موارد حکم نگردید. به علاوه با درخواست خانم یوسفی و برادرش مبنی بر مشاهده مجدد برگه احضاریه نیز موافقت صورت نگرفت.
مامورین بلافاصله بعد از نشان دادن برگه احضاریه به خانم یوسفی برای بازداشت آقای مسعود عطائیان عازم قائمشهر شدند.
فردای آن روز چهارشنبه 7 مرداد یکی از مسئولین اطلاعات، تلفنی و با تهدید به خانواده یوسفی اعلام کرد که پسرشان پیام را تحویل دهند. در برابر تهدیدهای مکرر مسئول اطلاعات مبنی بر تحویل دادن پیام ، خانواده یوسفی تحویل ایشان را تنها در صورت طی مراحل قانونی و دیدن حکم بازداشت قابل اجراء دانستند.

این دستگیری ها در شرایطی صورت می گیرد که چند تن از بهاییان مازندران در زندان هستند و بالغ بر 10 نفر از ایشان منتظر حکم دادگاه می باشند. لازم به ذکر است که در ماه های اخیر برخی از عوامل اطلاعات با شکستن شیشه ماشین بهاییان ماهفروزک و یا آتش زدن اموال ایشان و ... قصد ایجاد رعب و وحشت در بهاییان این منطقه را دارند. اوایل انقلاب اسلامی نیز قبرستان بهاییان در این روستا تخریب و مصادره شد. بعد از خرید قطعه زمینی برای قبرستان بارها مورد تعرض قرار گرفت از جمله شکستن سنگ بعضی از قبور، تخریب قسمتی از دیوار قبرستان و قطع کابل برق غسال خانه . بسیاری از بهاییان در این روستا در اوایل انقلاب مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و انبارها و طویله های ایشان به آتش کشیده و خانه هایشان مورد سنگسار و غارت قرار گرفت. با گذشت سال ها و ایجاد رابطه محبت آمیز میان مردم این روستا و بهاییان ، گویا دوباره عده ای در تلاش اند که آتش کینه و نفاق را در میان مردم این روستا روشن سازند ولکن شکی نیست هر کس تخم نفرت بکارد، ثمر تلخ برچیند و اعتماد عموم مردم را نسبت به خود از دست خواهد داد.

هیچ نظری موجود نیست: