چندیست که در نقاطی از ایران، مامورین دولتی به بازجویی مستقیم از شهروندان بهایی این مناطق یا پرس و جو از همسایه ها در مورد فرد بهایی می پردازند. در هر شهر سوالات کم و بیش یکسانی پرسیده می شود اما متناسب با شغل فرد سوالات متفاوت مطرح می شود.
اخیرا اداره اماکن، همین رویه را در ارتباط با مغازه داران بهایی بیرجند پیش گرفته اند.به گزارش رهانا، در صبح روز 5 خرداد89 فردی از سوی اداره اماکن این شهر به مغازه تعدادی از بهاییان این شهر رفته و حدود نیم ساعت از ایشان سوالاتی را پرسیده است. سوالاتی که از همه این افراد پرسیده شده چنین بوده است:
درآمد تان چقدر است؟چقدر اجاره می دهید؟از زندگیتان راضی هستید؟چرا تو ایران مانده اید ؟ چرا نمی روید خارج؟از چه حزبی حمایت می کنید؟در حال حاضر چه تشکیلاتی دارید؟چه فعالیتی دارید؟ و...
ماموران اداره اماکن از همسایگان این افراد نیز سوالاتی پرسیده اند از جمله اینکه:اینها چه جور آدمهایی هستند ؟فعالیت مشکوکی ندارند ؟افراد مشکوکی به مغازه شان رفت وآمد نمی کند؟
به نظر می رسد دولت ایران پس از 30 سال کشتار و محرومیت و دروغ پراکنی و محدودیتهای اقتصادی و ... دریافته است نمی توان به زور انسانها را به یک سلک کشید و عقاید و باورها اگر بر پایه انتخاب و با تعقل گزیده شده باشد، با این روشها از دل و زبان رفتنی نیست.
حال تمام تلاش، روشهایی بی سر و صدا تر برای کوچاندن بهاییان به خارج از ایران است. ایجاد فشارهای اقتصادی مداوم که در تصور ایشان فلج کننده می نماید، اول بار نیست که بر بهاییان این مرز و بوم تحمیل می شود و بر خلاف باور مسئولان جای رخوت، خلاقیت آفریده است.
کوچاندن اجباری دسته یا گروهی به خارج از مرزهای زادگاه فرد از مصادیق جنایت علیه بشریت محسوب می شود؛ البته که در حال حاضر بسیاری از روشنفکران ، هنرمندان، منتقدان، دانشمندان، ادبا و اساتید و فعالان حقوق بشر و اجتماعی و ... که یا در تنگنای اقتصادی افتاده اند یا قدرشان دانسته نشده، یا فعالیتهایشان محدود شده یا در خطر دستگیری و جان از کف دادن افتاده اند، مجبور به ترک وطن گشته اند و این خروج، اجباری ست با میل فرد صورت نگرفته از روی ناچاری ست و بنابراین از موارد" اخراج یا انتقال اجباری مردم" به شمار می رود که از مصادیق آشکار "جنایت علیه بشریت است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر