در تاریخ ایران نوشتن طومار توسط فردی عدالت پرور و امضا و اعلان موافقت سایر هم باورانش برای دفاع از مظلومان قدمتی بس عظیم دارد. حتی ریشه هایش را در اسطوره های ایران می توان یافت. از طومار طویل کاوه آهنگر برای پیکار با ظلم و بیداد ضحاک انیرانی در شاهنامه تا کمپین یک میلیون امضا برای رهایی زنان از یوغ بی عدالتی قرون و اعصار. اینها نمونه هایی از تلاش مردم بیداردل ایران زمین برای نبرد بر ضد ظلم و ستم بود ولی از آنجا که این بار طومار نه به دست مردم بلکه تنها به اسم ایشان و به فرمان خود ظالمان پیچیده شده روالی عکس تمام طومارهای عدالت تاریخ را پیش گرفته.
جمعه 29 شهریور 1387 روزی خواهد بود که در آن طومار تهیه شده برای انحلال تشکیلات بهایی در اختیار نمازگزاران نماز جمعه به امامت علی خامنه ای قرارمی گیرد. جمهوری اسلامی برای فرار و رهایی از عواقب این واکنش که قطعا اعتراضهای بین المللی را بر می انگیزد، این اقدام را اقدامی" مردمی " می خواند و آن را تلاشی در جهت انحلال تشکیلات بهایی می داند. برای تحریک و تهییج سایر مردم (آنانی که در نماز جمعه شرکت می کنند)، این طومار ( مدرک ظلم و ستم ) به ایشان داده می شود تا آن را امضا کنند . به گزارش خبرگزاری شهاب نیوز متن این طومار چنین است:
" بهاییت فرقه ای تشکیلاتی ست که رهبریت آن در حاشیه امن رژیم متخاصم و اشغالگر قدس مستقر می باشد و سیاست خود را بر دروغ پراکنی علیه اسلام و ایران بنا کرده و اهداف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی صهیونیسم جهانی را به شکل صریح و بی پروا به پیش می برد . این تشکیلات صهیونیستی – بهایی نه تنها اسلام را مورد هجوم نامردانه قرار می دهد بلکه حتی به انسانیت و اصول ان نیز نمی اندیشد. ما امضا کنندگان ذیل در راستای انجام وظیفه اسلامی- انسانی خود از دادستان محترم کل کشور خواهان برخورد با کلیه عناصر تشکیلاتی و انحلال این تشکیلات هستیم"
می خواهم کمی این بیانیه را مورد تحلیل قرار دهم. در این طومار چند موضوع اصلی مورد توجه قرار می گیرد:
1- بهاییان را گروهی سیاسی و دارای اهدافی سیاسی در نظر گرفته و آنان را گروهی دینی به حساب نمی آورد.
2- سیاست بهاییان را مستقل نمی پندارد و آن را پیش برنده اهداف سیاسی صهیونیسم و در واقع تابع آن معرفی کرده.
3- این طومار فعالیتهای جامعه بهایی را هجوم ناجوانمردانه علیه اسلام و حتی اصول انسانی می داند.
4- انحلال تشکیلات بهایی که متشکل از افراد بهایی است را کاری اسلامی و انسانی می انگارد.
در مورد موضوع 1 نیازی به توضیح نیست که بهاییان خود را پیرو دیانت بهایی می دانند که یکی از اصولش عدم مداخله در سیاست حزبی ست و دارای موازین روحانی بسیاری مانند سایر ادیان است و ساختار روحانی و هدف اصلیش که وحدت عالم انسانی ست با هیچ سیاستی کنار نمی آید چه که سیاست حزبی در ذات خود در پی طرفداری از گروهی و مخالفت و مغلوب نمودن گروه دیگر است. اماکن متبرکه بهایی در اسراییل است. زیرا بهاالله شارع این دیانت 150 سال پیش توسط دولت ایران و عثمانی به عکا که آن زمان جزو امپراطوری عثمانی بود تبعید شد و در همان جا از دنیا رفت. این تنها ارتباط بهاییان با کشور اسراییل است.
فعالیتهای جامعه بهایی هجوم ناجوانمردانه است! در دیانت بهایی اصل بر رافت و تساهل و حتی محبت به دشمنان است. 150 سال از پیدایش این آیین می گذرد و از ابتدا انواع آزار و اذیت بر ایشان وارد شده ولی هیچگاه هجوم یا خشونت و مقابله به مثلی مشاهده نگشته.
به بهاییان هیچگاه اجازه داده نشده که به صورت آزاد در رسانه ها عقایدشان را مطرح کنند و تنها بی ضد ایشان دروغ و تهمتهایی انتشار یافته. شیوه ای کاملا " ناجوانمردانه ". بنابراین هجوم ناجوانمردانه کار این دولت است نه کار بهاییان. دیانت اسلام برای بهاییان مقدس و مورد تکریم است. نگاهی که دیانت بهایی به ادیان دارد نگاهی تکاملی ست و هر دیانتی را مطابق با مقتضیات زمان خود می سنجد و در عین حال قائل به وحدت اساس ادیان است. بیانات و آثار بهایی درباره انسان ، مقام ، حقوق و قابلیتهایش بی کران است و تمام اصولش بر پایه اهمیت این مقام و حقوق است. تساوی حقوق زن و مرد، ترک تعصبات، الفت و محبت با تمام ادیان، تشویق بسیار به کسب علوم و صنایع و هنرها ، سیستم مشورتی و انتخابات آزاد جامعه بهایی، تلاش در جهت رفع جنگ و نزاع و ایجاد صلح و وحدت، اهمیت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و... همه نشانه هایی از اصول انسانی ست. چگونه می شود جامعه ای با این عقاید، هجومی ناجوانمردانه به انسانیت نماید.
تشکیلات بهایی هر سال در اول اردیبهشت توسط همه افراد بهایی انتخاب می شوند( غیر از بیت العدل اعظم که هر 5 سال یک بار انتخاب می شود) . این تشکیلات ممکن است سال آینده با اعضایی کاملا متفاوت تشکیل شوند. بنابراین مطلبی که در طومار ذکر شده و هدفش را انحلال تشکیلات بهایی قرار داده در واقع با همه بهاییان است. بر خلاف دوستان کیهان و سایر کج اندیشان بهاییان دارای دسته فرو دست( مردم عادی) و فرادست( تشکیلات) نیستند بلکه همه در یک سطح می باشند و انحلال تشکیلات بهایی مساوی با انحلال عده ای از ایرانیان معتقد به دیانت بهاییند؛ یعنی از میان بردن عده ای انسان به بهانه ای دروغین. آیا انحلال، نسل کشی و از میان بردن عده ای از ایرانیان وظیفه ای انسانی و حتی اسلامی ست؟
بشتابید ای نمازگزاران انسان دوست و اسلام پرست تا در جمعه 29 شهریور وظیفه انسانی خود را به انجام رسانید و طومار ظلم را با قلم پلید ستم امضا کنید.
جمعه 29 شهریور 1387 روزی خواهد بود که در آن طومار تهیه شده برای انحلال تشکیلات بهایی در اختیار نمازگزاران نماز جمعه به امامت علی خامنه ای قرارمی گیرد. جمهوری اسلامی برای فرار و رهایی از عواقب این واکنش که قطعا اعتراضهای بین المللی را بر می انگیزد، این اقدام را اقدامی" مردمی " می خواند و آن را تلاشی در جهت انحلال تشکیلات بهایی می داند. برای تحریک و تهییج سایر مردم (آنانی که در نماز جمعه شرکت می کنند)، این طومار ( مدرک ظلم و ستم ) به ایشان داده می شود تا آن را امضا کنند . به گزارش خبرگزاری شهاب نیوز متن این طومار چنین است:
" بهاییت فرقه ای تشکیلاتی ست که رهبریت آن در حاشیه امن رژیم متخاصم و اشغالگر قدس مستقر می باشد و سیاست خود را بر دروغ پراکنی علیه اسلام و ایران بنا کرده و اهداف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی صهیونیسم جهانی را به شکل صریح و بی پروا به پیش می برد . این تشکیلات صهیونیستی – بهایی نه تنها اسلام را مورد هجوم نامردانه قرار می دهد بلکه حتی به انسانیت و اصول ان نیز نمی اندیشد. ما امضا کنندگان ذیل در راستای انجام وظیفه اسلامی- انسانی خود از دادستان محترم کل کشور خواهان برخورد با کلیه عناصر تشکیلاتی و انحلال این تشکیلات هستیم"
می خواهم کمی این بیانیه را مورد تحلیل قرار دهم. در این طومار چند موضوع اصلی مورد توجه قرار می گیرد:
1- بهاییان را گروهی سیاسی و دارای اهدافی سیاسی در نظر گرفته و آنان را گروهی دینی به حساب نمی آورد.
2- سیاست بهاییان را مستقل نمی پندارد و آن را پیش برنده اهداف سیاسی صهیونیسم و در واقع تابع آن معرفی کرده.
3- این طومار فعالیتهای جامعه بهایی را هجوم ناجوانمردانه علیه اسلام و حتی اصول انسانی می داند.
4- انحلال تشکیلات بهایی که متشکل از افراد بهایی است را کاری اسلامی و انسانی می انگارد.
در مورد موضوع 1 نیازی به توضیح نیست که بهاییان خود را پیرو دیانت بهایی می دانند که یکی از اصولش عدم مداخله در سیاست حزبی ست و دارای موازین روحانی بسیاری مانند سایر ادیان است و ساختار روحانی و هدف اصلیش که وحدت عالم انسانی ست با هیچ سیاستی کنار نمی آید چه که سیاست حزبی در ذات خود در پی طرفداری از گروهی و مخالفت و مغلوب نمودن گروه دیگر است. اماکن متبرکه بهایی در اسراییل است. زیرا بهاالله شارع این دیانت 150 سال پیش توسط دولت ایران و عثمانی به عکا که آن زمان جزو امپراطوری عثمانی بود تبعید شد و در همان جا از دنیا رفت. این تنها ارتباط بهاییان با کشور اسراییل است.
فعالیتهای جامعه بهایی هجوم ناجوانمردانه است! در دیانت بهایی اصل بر رافت و تساهل و حتی محبت به دشمنان است. 150 سال از پیدایش این آیین می گذرد و از ابتدا انواع آزار و اذیت بر ایشان وارد شده ولی هیچگاه هجوم یا خشونت و مقابله به مثلی مشاهده نگشته.
به بهاییان هیچگاه اجازه داده نشده که به صورت آزاد در رسانه ها عقایدشان را مطرح کنند و تنها بی ضد ایشان دروغ و تهمتهایی انتشار یافته. شیوه ای کاملا " ناجوانمردانه ". بنابراین هجوم ناجوانمردانه کار این دولت است نه کار بهاییان. دیانت اسلام برای بهاییان مقدس و مورد تکریم است. نگاهی که دیانت بهایی به ادیان دارد نگاهی تکاملی ست و هر دیانتی را مطابق با مقتضیات زمان خود می سنجد و در عین حال قائل به وحدت اساس ادیان است. بیانات و آثار بهایی درباره انسان ، مقام ، حقوق و قابلیتهایش بی کران است و تمام اصولش بر پایه اهمیت این مقام و حقوق است. تساوی حقوق زن و مرد، ترک تعصبات، الفت و محبت با تمام ادیان، تشویق بسیار به کسب علوم و صنایع و هنرها ، سیستم مشورتی و انتخابات آزاد جامعه بهایی، تلاش در جهت رفع جنگ و نزاع و ایجاد صلح و وحدت، اهمیت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و... همه نشانه هایی از اصول انسانی ست. چگونه می شود جامعه ای با این عقاید، هجومی ناجوانمردانه به انسانیت نماید.
تشکیلات بهایی هر سال در اول اردیبهشت توسط همه افراد بهایی انتخاب می شوند( غیر از بیت العدل اعظم که هر 5 سال یک بار انتخاب می شود) . این تشکیلات ممکن است سال آینده با اعضایی کاملا متفاوت تشکیل شوند. بنابراین مطلبی که در طومار ذکر شده و هدفش را انحلال تشکیلات بهایی قرار داده در واقع با همه بهاییان است. بر خلاف دوستان کیهان و سایر کج اندیشان بهاییان دارای دسته فرو دست( مردم عادی) و فرادست( تشکیلات) نیستند بلکه همه در یک سطح می باشند و انحلال تشکیلات بهایی مساوی با انحلال عده ای از ایرانیان معتقد به دیانت بهاییند؛ یعنی از میان بردن عده ای انسان به بهانه ای دروغین. آیا انحلال، نسل کشی و از میان بردن عده ای از ایرانیان وظیفه ای انسانی و حتی اسلامی ست؟
بشتابید ای نمازگزاران انسان دوست و اسلام پرست تا در جمعه 29 شهریور وظیفه انسانی خود را به انجام رسانید و طومار ظلم را با قلم پلید ستم امضا کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر