یکشنبه، شهریور ۷

نامه یکی از شاگردان درس اخلاق رزیتا واثقی به معلم در بندش




برای معلم عزیزم*

رزیتا جان، نزدیک ۶ ماه است که در انفرادی هستی. هر صبح که بیدار می‌شوم دعا می‌کنم امروز خبر آزادی‌ات را بشنوم ولی خبرها همه پر است از وضعیت بد زندان‌ها و این‌که روزبه‌روز سلامتیت رو به وخامت می‌گذارد.

می‌گویند سکوت کرده‌ای و من به یاد دوران نوجوانیم می‌افتم که به ما درس استقامت می‌دادی. شور و شوقت در کلاس همیشه خنده را بر لبان ما می‌نشاند و حال چه کسی به فکر شادی توست؟ می‌دانم که به شادی روح و قلبت مسروری و در آسمان‌ها سیر می‌کنی ولی چه کنم که قلب کوچک من طاقت آزار بی‌دلیل تو را ندارد.

این نامه را برای تو می‌نویسم چون همیشه برای حرف‌های ما گوش شنوا داشتی. می‌خواهم بگویم خسته‌ام از این همه ظلم… تا کی پاسخ محبت، مشت است و خدمت به هم‌نوع، جاسوسی است؟ تا کی معنای دوستی و صداقت، توهین به مقدسات است؟ جوابت را می‌دانم. می‌گویی تسلیم اراده حق باش و توکل کن، نور بر ظلمت پیروز است. طبق معمول اطاعت می‌کنم ولی دلم تنگ است، می‌خواهم حرفهایت را از زبان خودت بشنوم.

منتظر دیدارت هستم تا در آغوشت بگیرم و بگویم که افتخار می‌کنم معلم شجاعی چون تو داشته‌ام.

*توضیح: رزیتا واثقی در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. در تاریخ ۱۶ فروردین ماه گزارش شد، وی برای اخذ تعهد کتبی در زندان تحت فشار است. در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ رزیتا واثقی به زندان مرکزی مشهد منتقل شد.

*درس اخلاق، نام کلاس‌های مخصوص کودکان بهائی است که بصورت هفتگی برگزار می‌شود و هدف از تشکیل آن تعلیم و تربیت اخلاقی و روحانی کودکان و نوجوانان بهائی

* این نامه در ایران گلوبال منتشر شده است.

هیچ نظری موجود نیست: