سه‌شنبه، دی ۱۷

قائم شهر زیر تگرگی دیگر بار

یکشنبه 15 دی ماه ساعت 2 تا 6 بعد از ظهر حملات دگرباره ای به 4 خانواده بهایی ساکن قائم شهر صورت گرفت. منزل "سهراب لقایی"، " بیژن نوع خواه"، "حسین فناییان" و "ثنا الله سنایی"از طرف اداره اطلاعات ساری با حکمی نا خوانا، و فاقد مهر و امضا مورد هجوم قرار گرفت و سی دی های بهایی و غیر بهایی، کتب مربوط به دیانت بهایی و عکسهای مذهبی و حتی رسیور این خانه ها به تاراج رفت. در ضمن صبح روز بعد دوشنبه 16 دی به خانه "فرشاد اسدی" بهایی دیگر قائم شهر هجوم برده شد و وسایل نام برده ضبط گردید.
قابل ذکر است که از 9 نفر از اعضای این خانواده ها شامل سهراب لقایی، امیلیا فناییان، فرزانه فناییان، انیسا فناییان، شهناز نوع خواه، پگاه سنایی، ترانه عطاییان، فرشاد اسدی، پیروزه اسدی، تعهد گرفته شد که به ستاد خبری اطلاعات ساری مراجعه نمایند. که دوتن از این افراد ، پگاه سنایی و فیروزه اسدی در 21 دی ماه( یک هفته پس از هجوم) از در منزل به اطلاعات ساری برده شدند.

اقدام اخیر اداره اطلاعات، در پی دستگیری و حملات پیشین به بهاییان ساری، بهشهر و قائم شهر و نیز تخریب گورستان بهاییان قائم شهر صورت گرفته.
در عجبم. دستیابی به قانون در کشور ما بهایی سنگین در بر داشت. چه سرهای بزرگوار که در طلب وصول به اصول بر دار رفت و چه خونها که در جویهای وطن جاری شد و چه فریاد و فغانها از حلقوم عدالت طلبان برخاست تا قانونی مصوب شد و مجلسی راه افتاد. در زمانه ای که برخی علمای متحجر و بنیادگرا قانون شریعت را برای اداره مملکت کافی می دیدند و تصویب قوانینی مطابق روز و حقوق انسانی را شرک و عاریه از کفار می دانستند، بزرگ زنان و مردانی برخاستند و خواستار تصویب اصولی شدند که دست استبداد را می بست و حقوق بیشتری را به مردم ارزانی می کرد.
اما بعد ازگذشت 100 سال از عمر قانونی مدون در ایران چگونه با خنجر بی قانونی حنجر عدالت و انسانیت بریده می شود. قوانین فعلی ایران گرچه در بعضی موارد مهر تبعیض و جدایی افکنی بر پیشانی دارد توسط خود مسئولین نیز اجرا نمی شود. این بی قانونی به خصوص در ارتباط با اقلیتهای قومی و مذهبی رنگ بیشتری به خود می گیرد.
در حالی که بهاییان بیشترین تعداد اقلیت مذهبی ایران را به خود اختصاص داده اند اما در قانون اساسی از داشتن نماینده مجلس محرومند بنابراین هرگونه ظلمی بر ایشان روا می شود و دادخواهی و عدالت طلبی مجامع بین المللی و روشنفکران و آزادی خواهان نیز به جایی نمی رسد و روز به روز فزونی می گیرد.
با آنکه شکایت و تظلم دردادگاهی که گاه بیداد جای دادش نشسته و انسانها، بی جرم در پس میله ها خفته اند ره به جایی نمی برد ولی برای احترام به قانون و عدالت باید نوشت و گفت و در گوشها زمزمه کرد؛ گرچه دهان را بسته و قلمهارا شکسته اند ولی تا جوهر می چکد حقیقت را هم باید فریاد زد.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

و من هم در عجبم دوست عزیز که چطور همیشه اینقدر مغرورانه به دستآوردهای کشورمان می نازیم ولی خودمان هیچ ارزشی برای آنها قائل نیستیم...
با تشکر

Akhtar Arjmandi گفت...

موفق باشید. وبلاگ بسیار مفیدی دارید. حال که در حوزه علمیه طلبه ها به داشتن بلاگ های ضد بهایی تشویق می شوند و از این را تخم بدبینی در باره بهاییان در بین خلق می پراکنند، نوشتن چنین بلاگی مفید است.
لطفابه بلاگ من هم سر بزنید.
http://akhtararjmand.blogspot.com/

ناشناس گفت...

برای قائمشهر و ساری و مازندران کلاً این فشارها لازمه ! در دوران اوایل انقلاب 100 برابر بدتر این فشارها در شهرهای دیگه مثل شیراز و مشهد و یزد بود اما قائمشهری ها بیشتر اخبار رو می شنیدن تا واقعاً لمسش کنند! حالا کم کم با اومدن این فشارها به آنان که هنوز هم فشاری محسوب نمی شه ، اونها هم طعم استقامت و مظلومیت و باالطبع همبستگی و قدرت ظهور حضرت بهاءالله رو می چشند . دست آقایان مخصوصاً آقای موحد درد نکنه ! چه خدمت بزرگی دارن می کنن به بهاییان ساری قائمشهر ! اجرشون با حق!

ناشناس گفت...

من نمیدانم ما مسلمانهای شهادت طلب که از کشور شهید پرور ایان کفن می پوشیم و میخواهیم قدس را آزاد کنیم و اسراییل را بدریا بریزیم و آمریکای جهانخواررا نابود کنیم با اینهمه قدرت چرااز مرده و قبرستان و درخت قبرستان بهایی ها میترسیم ونیمه شب بقبرستان های آنان شبیخون میزنیم آیا شجاعت و جنگاوری ما همین است ؟؟ بیچاره حماس و حزب اله لبنان که بما دل بسته اند!!!

ناشناس گفت...

"برای قائمشهر و ساری و مازندران کلاً این فشارها لازمه ! در دوران اوایل انقلاب 100 برابر بدتر این فشارها در شهرهای دیگه مثل شیراز و مشهد و یزد بود اما قائمشهری ها بیشتر اخبار رو می شنیدن تا واقعاً لمسش کنند! حالا کم کم با اومدن این فشارها به آنان که هنوز هم فشاری محسوب نمی شه ، اونها هم طعم استقامت و مظلومیت و باالطبع همبستگی و قدرت ظهور حضرت بهاءالله رو می چشند . دست آقایان مخصوصاً آقای موحد درد نکنه ! چه خدمت بزرگی دارن می کنن به بهاییان ساری قائمشهر ! اجرشون با حق!"
من هر چی فکر میکنم منظور شما را از این نوشته نمی فهمم. نوشته شما از اخلاق و انصاف بهایی قدمی فاصله دارد.

ناشناس گفت...

فریبای عزیزممنون از نکته مهمی که متذکر شده ای. من در این وبلاگ سعی می کنم اخبار مرتبط به بهاییان ایران را منتقل کنم و در برخی موارد تحلیلی درباره آنها بنویسم بنابراین موارد بسیاری که درباره نقض حقوق بشر صورت می گیرد بیان می شود. به گفته شما در دیانت بهایی اگر زهر هم دهند شهد باید داد و جفا را به وفا مقابله نمود اما در عین حال تاکید شده که از طرق قانونی احقاق حقوق مسلوبه را نیز باید نمود.
البته موضوع فقط بهاییان نیستند. برخی از قوانین ما خیلی از اقشار جامعه را مورد فشار و تنگنا قرار می دهد و به عقیده من باید تجدید نظری در آنها صورت گیرد. البته گفتگو و تبادل نظر می تواند اذهان و قلوب را به هم نزدیک کند.
باز هم از راهنماییت متشکرم.

ناشناس گفت...

ey mokhtarine malakoot az eshteale nare emtehan va eftetan mahzoon magardid che ke yade gheybi dar kar ast va havadese rozegar momede tasise shariate parvardegar.in amr agar che teflane mahd ra az khof be gerye va darad vali dehghane rashid ra bashire barane bahar va keshtzar bashad...