چهارشنبه، دی ۱۵
نامه دیگری از پدر امید قنبری شهروند بهایی یازداشت شده!
اینجانب قنبرعلی قنبری پدر دو بازداشت شده بهائی ساری (امید و رویا قنبری ) متولد سال 1321شمسی به عرض میرساند که بعد از اتفاق دستگیری پسرم توسط ماموران اطلاعات در محیط کار ایشان در تاریخ 89.09.18 و بازداشت ایشان در بازداشتگاه ساری صرفا به دلیل اعتقادش به دیانت بهائی، فشارها تشدید شد و این موضوع فقط به بازداشت وی ختم نگردید .این فشارها به جائی رسید که عروسم (فتانه نوری ) نیز تن به تهدیدهای مکرر ماموران اطلاعات داد و بازداشت شد و همچنین دخترم (رویا قنبری ) هم که فقط برای پاسخگویی به چند سوال به ستاد خبری اطلاعات احضار شده بود بازداشت گردید. فتانه و رویا با قید وثیقه آزاد شدند ولی امید عزیزم همچنان در بازداشتگاه بدون هیچگونه اجازه برای ملاقات با خانواده به سر میبرد با پیگیریهای ما جهت آزادی فرزندم و مراجعت به ارگانهای قضائی شهر نه تنها هیچ جواب قاطع و قانونی به ما داده نمیشود بلکه با مراجعه ما یک نفر دیگر از اعضای خانواده را تهدید به بازداشت می کنند. بطوریکه وقتی در تاریخ 89.10.04 که برای دادخواهی جهت آزادی پسرم نزد بازپرس مربوطه در دادگاه انقلاب ساری رفتیم ایشان اظهار داشتند که ((هر وقت دو خواهر دیگر امید، خودشان را به اطلاعات معرفی کردند ما امید را آزاد میکنیم ))چطور میتوانم به حرفهای آنها اعتماد کنم ؟ گفتند رویا فقط برای پاسخگوئی به چند سوال نزد ما بیاید ولی او را بازداشت کردند .گفتند فتانه به سازمان اطلاعات نرود بلکه نزد دادستان استان برود و فقط به چند سوال او جواب دهد. نه تنها که فقط از او چند سوال نپرسیدند بلکه او را نیز بازداشت کردند. حال دو دختر دیگر مرا که برای پیگیری این جریانات به ارگانهای قضائی میرفتند وخواستار آزادی عزیزانمان می شدند را هم میخواهند تا خود را معرفی کنند.این با کدام یک از اصول قانون اساسی ایران و یا مواد مجازات اسلامی همراه است ؟ آیا آزادی کسی باید در گرو مسجونیت دیگری باشد؟ آیا نباید احقاق حق نمود و برای دادخواهی به مراکز قضائی مراجعه کرد؟ آیا دادخواهی برابر با بازداشت شدن است ؟ قضاوت با منصفین است.
بعد از ظهر 28 آذرماه یازده مامور اطلاعات در حالیکه اظهار داشتند که بسته ای برای شما آورده ایم به منزل ما بدون حکم تفتیش آمدند و ما توان مقابله با یازده نفر را نداشتیم تا مانع از ورود آنها به منزلمان گردیم. همه قسمتهای خانه را مورد تفتیش قرار دادند و کلیه کتب و اوراق مقدس آئین بهائی وتصاویر و تابلوهای مذهبی و حتی کتب قرآن وانجیل و تورات وتعدادی سی دی و نوار کاست وفیلمهای ویدئوئی و رسیور و برخی وسایل شخصی که اصلا به آنها مربوط نمیشد را با نهایت بی احترامی با خود بردند و تا آنجائی که میتوانستند به مقدسات آئین بهائی وشخص همسرم که مادری رنج دیده است و به من که در جایگاه پدر آنها هستم نهایت توهین و حرمت شکنی را داشتند.
دستگیری امید و رویا و فتانه اولین دستگیری استان مازندران نیست در طی دو سال اخیر نزدیک 60 بهائی به بهانه های مختلف و به انحاء گوناگون تهدید و بازداشت شدند و در بازجوئی ها از آنها فقط راجع به اعتقادشان به دیانت بهائی پرسش و پاسخ میگردد و به نظر دوستان اطلاعات اعتقاد به آئینی غیر از اسلام جرم محسوب می گردد.
مگر نباید آزادی بیان باشد؟در کجای دنیا فرد را به علت اجرای فرائض دینی اش بازخواست می کنند، بازداشت می کنند، زندانی می کنند، تبعید می کنند و...
جالبتر از همه این است که برای اجرای حکم بهاییان در ایران هیچگونه دادگاه علنی ترتیب داده نمیشود. ما خواستار این هستیم که عزیزانمان را که بازداشت می کنند در دادگاه علنی محاکمه نمایند تا برخی از افراد جامعه هم در جریان این محاکمات قرار گیرند. آیا این خواسته ی غیر قانونی و غیر منطقی است؟
ما با شرایطی که در ایران داریم و سوءتفاهماتی که متاسفانه بعضی از مسئولین جامعه نسبت به آیین بهایی دارند پیشنهادی مطرح کردیم و آن اینکه چرا مسئولین امور مجمعی ترتیب نمی دهند که چند تن از علمای بنام اسلام و چند مجری قانون و چند فرد بهایی دور هم جمع شوند و راجع به تک تک این سوءتفاهمات با استناد به آیات و احادیث اسلامی و اصول قانون اساسی با هم به مذاکره بپردازند تا مشکلات جامعه حل شود و نا برابری ها از بین برود؟ و با بازداشت افراد بیگناه که هدفشان فقط اصلاح جامعه ی ایران و زنده کردن روحانی آن است و کمک به هموطنانی است که نیازمند به یاری هستند فشار بر روی گروهی ایجاد کنند و چهره ی خودشان را در بین جهانیان به شیوه ای که در خور جامعه ی متمدن و عدالت خواه و مذهبی است تغییر دهند؟
میخواهید بدانید بهاییان به چه چیزی متهم هستند؟
بهاییان ایران متهم به آباد سازی ایران هستند. متهم به این هستند که به نقاط محروم جامعه می روند و علم و دانش خود را د اختیار دیگران و محرومین جامعه قرار می دهند. متهم به این هستند که فضیلتهای انسانی را به قشرهای مختلف جامعه تعلیم می دهند. متهم به این هستند که برای آبادی و پیشرفت جامعه دعا می کنند .
حال شما قضاوت نمائید که کدام یک از این اتهامات بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است و موجب ترس و وحشت برای بعضی از مسئولین امور؟
ما تابع حکومت هستیم و با جان و دل به آنچه که در قانون آمده عمل می کنیم و برای آباد سازی آن نهایت تلاشمان را داریم ولی نمی توانیم فرائض دینی خود را ترک نماییم و آنها را تا جایی انجام می دهیم که هیچ خدشه ای به نظام و حکومت نرساند.
ای طالبان صلح، ما بهائیان ایمان داریم که روزی همه ی این ظلمها و فشارها و تهدیدها افسانه ای بیش نمی شود و دیگر جایی برای اجرای نابرابری و بی عدالتی نمی ماند و همه ی انسانها در زیر یک خیمه یک رنگ با وجود جمیع تفاوتها در صلح و آرامش به سر می برند و برای وصول به وحدت عالم انسانی و صلح عمومی تلاش می نمایند و به دیگران نیز در این مسیر یاری می رسانند.
بیایید برای وصول به این هدف والا دست در دست یکدیگر نهیم و با تمام وجودمان تلاش کنیم و از حضرت پروردگار نیز در این مسیر یاری بخواهیم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر