دوشنبه، اسفند ۱۰

"سالهای مشروطه" سریالی برای قلب هویت تاریخی!



یکی از تفاوتهای انسان و حیوان در داشتن تاریخ است. تاریخ، یکی از ابعاد تفکیک ناشدنی هویت انسان است . از همین روست که می گویند آنکه تاریخش را نشناخته، خودش را نیز نخواهد شناخت؛ اما همین حساسیت هویتی تاریخ سبب گشته که در طول زمان از آن سوء استفاده های بسیار شده است.
این سوء استفاده ها به صورت نوشتن تاریخ از سوی اربابان قدرت و حذف تاریخ زندگی مردمان به خصوص در دوران سنتی، دروغ بافی و تحریف تاریخ، جابجایی نقش شخصیتهای تاریخی و بازنویسی های دگرگونه تاریخ در خدمت سیاست، به چشم بخورد. تمام این موارد در سریال " سالهای مشروطه " قابل تشخیص است.
تاریخ دوران قاجار و به خصوص مشروطه یکی از جنجال برانگیز ترین مباحث تاریخی ایران معاصر است. با آنکه از نظر زمانی فاصله چندانی با دوران ما ندارد؛ اما روایتهای تاریخی در باب آن متفاوت و در مواردی متناقض است بنابراین نوشتن فیلمنامه ای در این دوران حساس ایران زمین، جسارت، اطلاعات و سالها تحقیق و از همه مهمتر انصافِ بسیار می خواهد اما در مورد نویسنده این فیلمنامه، تنها صفت اول را می توان یاد کرد.
فیلمی که با خرج بسیار و هزینه بیت المال، توانست در مدت چند روز چند کار را همزمان انجام دهد: اغلاط فاحش تاریخی، دیالوگهای ضعیف و غیر معمول در زمان قاجار، بی احترامی و دروغ پردازی در ارتباط با طیف وسیعی از ایرانیان به خصوص به اقلیت های دینی بهایی، زرتشتی و یهودی و قلب کردن واقعیت شخصیتهای تاریخی .
وقتی محمد رضا ورزی نام کتب تاریخی مورد استفاده خود را در نوشتن فیلمنامه بیان می کند، می توان پی به آبشخور فکری او و عوامل پشت پرده فیلم برد. تمام این کتابها از ردیه های بنام بر ضد آیین بابی و بهایی و در دفاع و بزرگ جلوه دادن نقش روحانیون در انقلاب مشروطه است.
علاوه بر منابع مطالعه ضعیف مورد استفاده نویسنده سریال، وارد کردن داستانهای تخیلی و وقایع غیر واقعی را در یک سریال تاریخی، جز جنایت در حق مردم ایران نام نمی توان گذارد؛ زیرا انسانهایی خواهد ساخت که از ریشه های خود بیگانه اند و از گذشته حقیقی خود گسسته اند. بزرگان و مردانشان به سُخره گرفته می شوند و بی مایگان و جانیانشان بر صدر می نشینند.
دو پیامبر برخواسته از ایران زمین(باب و بهاالله) که به واسطه زادگاهشان، نام ایران و ایرانی، تا دورترین و متروک ترین نقاط عالم به ارمغان برده شده، انسانهایی بزدل و جاسوس و مجنون نمایش داده می شوند . پیروان آیین بهایی که 160 سال در برابر فجیع ترین رفتار حکومتهای گوناگون ایران، دست به هیچ انتقام و خشونتی نزدند و تنها برای ایرانشان مدرسه، حمام و بیمارستان ساختند، قاتل و جاسوس معرفی می شوند و تاریخ آیینشان به دروغ نمایش داده می شود.
اما شگفت اینجاست که تمام مواردی که در فیلم به عنوان استبداد دوران ناصری یا استثمار دولتهای بیگانه نشان داده می شود، امروز به واقعیتی بدل شده است. اعدام های نمایشی، تیرباران کردن مردم در خیابانها، دستگیری و شکنجه معترضان، گماردن بپا و خبرچین برای مردمان آزادی خواه و آزار دگر اندیشان و میهن دوستان.

هیچ نظری موجود نیست: