جمعه، اسفند ۲۱

اخراج از دانشگاه در ترم آخر!



هنوز چند روزی از اخراج دو دانشجوی بهایی دانشگاه ساری نگذشته است که دو دانشجوی دیگر از دانشگاه تربیت معلم کرج اخراج شدند.
پریسا عمادی، دانشجوی ترم آخر رشته ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم حصارک کرج و نیز پرهام فضلعلی دانشجوی ترم آخر(ترم 8) مهندسی نرم افزار این دانشگاه در 15 اسفند ماه اجازه ورود به دانشگاه را نیافتند.
پیش از این در 28 بهمن به هر دوی این دانشجویان بهایی اعلام شده بود که وضعیت تحصیلیشان به حالت تعلیق درآمده و مانند سایر برخوردها با دانشجویان بهایی، از علت این تعلیق سخنی به میان نیاوردند و هیچ مدرک و سند کتبی مبنی بر اخراج ایشان به دستشان نداند بنابراین این دو دانشجو نیر تا 15 اسفند به دانشگاه می رفتند تا آنکه در این روز مامورین امنیتی از ورودشان مانع شدند.
پس از پیگیری و جویا شدن علت از سازمان سنجش، علت اخراج، "بهایی بودن" عنوان شد. البته آشکار است که به مانند گذشته هیچ سند کتبی که علت را به وضوح بیان کرده باشد به ایشان داده نشده است.
هر ساله هزاران بهایی از ورود به دانشگاههای کشور محروم می شوند و برخلاف گفته مسئولین جمهوری اسلامی، علتش تنها، اعتقادات مذهبی ایشان است نه نا توانی ایشان در ورود و یا فعالیت های فرقه ای( ای کاش می توانستند یک بار این اصطلاح را معنا کنند).
همان چند دانشجوی بهایی را نیز که سنگی پیش پایشان نینداختند و " داغ " نقص پرونده" بر ایشان نزدند، هر ترم بدون هیچ علتی اخراج می کنند و اکنون نوبت ترم آخری هاست و البته در این شرایط نقاب از چهره مسئولین به کناری می رود و آشکار می شود که تمام این راه دادنها هم نیرنگی برای فریب فعالان حقوق بشر است تا هر گاه در مجامع بین المللی مسئله حق تحصیل بهاییان عَلَم می شود، فریاد کنند که 200 نفر در دانشگاههای کشور در حال تحصیلند اما به واقع چند نفر اجازه خروج از این دانشگاهها را دارند؟ و باقی ایشان چرا چنین بی عدالتی در حقشان می رود؟ پس از آن چرا در بعضی موارد مدیران و روسای کاریشان مورد تهدید و فشار قرار می گیرند تا کارمند بهاییشان را از کار اخراج کنند؟
به نظر می رسد از آنجا که طرح فلج کردن فرهنگی جامعه بهایی ایران، از طریق جلوگیری از ورود به دانشگاه در طی 31 سال، عقیم مانده و اخراج از کارهای دولتی و بسیاری مشاغل فرهنگی سبب نگشته که پویایی و ابتکار از این جامعه سلب شود، ترفندهای دیگری برای فشارهای مضاعف اقتصادی و البته محدودیتهای بیشتر فرهنگی در آستین می پرورند اما هیهات که عاقل را آزمودن آزموده خطاست!

هیچ نظری موجود نیست: