شنبه، بهمن ۲۸

شرح حال یکی از خانواده های بهایی سمنان: مشتی از خروار


گزارش زیر شرح حال یک خانواده بهایی ساکن سمنان است که در سالهای اخیر دولت جمهوری اسلامی ایران به صورت کاملا برنامه ریزی شده به آزار و اذیت آنان پرداخته و هم اکنون نیز به این کار ادامه میدهد
خانوادهء فناییان  
نظام فناییان (پدر خانواده) ،  صهبا رضوانی ( همسر نظام فناییان ) ، انیسا فناییان ، فرهاد فناییان ، فاران فناییان...( فرزندان نظام و صهبا) ،  سیامک ایقانی ( داماد خانواده فناییان و همسر انیسا فناییان )، ستاره ایقانی و شکیب ایقانی ( فرزندان ۷ساله و ۳ سالهء سیامک ایقانی و انیسا فناییان ، نوه های نظام فناییان و صهبا رضوانی )، اعضای خانواده ای هستند که تقریبا ً هر کدام به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به وسیله ء حکومت جمهوری اسلامی ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. این خانواده سالهاست که در شهر سمنان زندگی میکنند و به غیر از جرمهای عقیدتی که دولت ایران به آنها نسبت داده ، هیچگونه سابقه جنایی ، تخلف مالی و یا مشکلات قضایی دیگری نداشتند .


صهبا رضوانی ( فناییان) :
در ساعت ۷:30 دقیقه صبح ۲۵ آذر ۱۳۸۷ مامورین اداره اطلاعات استان سمنان به منزل نظام فناییان و صهبا رضوانی هجوم آوردند و بعد از تفتیش کامل خانه ، کلیه کتابهای مذهبی ، فیلم های خانوادگی ، اسناد منزل ، کامپیوتر ها و دفترچه های حساب بانکی را با خود بردند و خانم صهبا رضوانی را نیز بازداشت کرده وبه بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل کردند همان شب ایشان را به دادگستری استان سمنان بردند و حکم بازداشت موقتشان را از دادگستری گرفته و ایشان را به زندان سمنان منتقل کردند .
صهبا رضوانی به مدت ۵ ماه در زندان سمنان بازداشت بود و ۳ ماه از این ۵ ماه را در انفرادی گذراند . در طی این ۵ ماه دادگاه بدوی ( دادگاه اولیه ) به ریاست قاضی محمد زنگویی تشکیل شد . در هنگام برگزاری دادگاه آقای زنگویی به پرسیدن سئوالات عقیدتی از خانم رضوانی پرداخت و سرانجام ایشان را به ۳ سال و ۸ ماه حبس محکوم کرد .
دادگاه تجدید نظر این حکم را به ۳ سال حبس کاهش داد . خانم رضوانی برای گذراندن دوران حبس خود از زندان سمنان به زندان اوین در تهران منتقل شد و خانوادشان برای ملاقات با ایشان هر هفته از سمنان به تهران میآمدند این ملاقات ها در روزهای وسط هفته و در ساعات کاری بود و خانواده برای ملاقات با ایشان مجبور به ترک شغل و محل کار خود میشدند . بیشتر این ملاقات ها به صورت کابینی و از پشت شیشه انجام میشد .
در طی این سه سال علی رغم تلاش بسیار زیاد همسر و بستگان خانم رضوانی ، فقط یکبار به ایشان مرخصی دادند در صورتی که بنا به قوانین جمهوری اسلامی زندانی بعد از گذراندن نیمی از دوران محکومیت خود ، حتی میتواند درخواست مرخصی متصل به آزادی نماید .
لازم به ذکر است که از لوازم برده شده از منزل صهبا رضوانی ونظام فناییان ، تا کنون فقط دفترچه های بانکی بازگردانده شده است .
خانم رضوانی در۸  آذر ۱۳۹۰ بعد سپری کردن دوران حبس خود ، از زندان اوین آزاد شد .

نظام فناییان  :
بعد از زندانی شدن صهبا رضوانی ، به منظور ایجاد رعب و وحشت در خانواده ایشان ، چندین بار شیشهء ماشین نظام فناییان را شکستند و با وجود پیگری های قانونی آقای فناییان ، هیچگاه عاملین اینگونه اقدام ها شناسایی ودستگیر نشدند .
در همین ایام بارها به منزل ایشان تلفن های تهدید آمیز میشده که عاملین اینگونه تماسها نیز تا کنون شناسایی و بازداشت نشدند .
در خرداد ماه ۱۳۹۱ کارخانهء پویا نوار ( به علت بهایی بودن بعضی از سهام داران و تعدادی از کارکنان کارخانه )  به وسیلهء مامورین اداره اطلاعات ، اداره اماکن و اداره تعزیرات استان سمنان بسته شد .
آقای نظام فناییان هم که در این کارخانه کار میکردند به همراه حدود ۶۰ نفر از کارگران و کارمندان این کارخانه ، بیکار شدند .
تا کنون تلاشهای آقای فناییان و بقیه مسئولین کارخانه برای بازگشایی این واحد صنعتی به نتیجه نرسیده است .

سیامک ایقانی  :

در 
۲۵ آذر ۱۳۸۷، همزمان با هجوم مامورین اطلاعات استان سمنان به منزل آقای فناییان ، مامورین این سازمان به منزل سیامک ایقانی نیز هجوم برده و بعد از تفتیش کامل منزل ایشان کامپیوتر ، کتب مذهبی ، مدارک واسناد منزل ، فیلم های خانوادگی و دفاتر حساب های بانکی ایشان و همسرشان ( انیسا فناییان ) را ضبط کردند و تا کنون فقط دفاتر بانکی ایشان را پس داده اند
در اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ سیامک ایقانی به وسیلهء مامورین اطلاعات استان سمنان بازداشت شد و به مدت ۱۴ روز در زندان انفرادی به سر برد ، سپس با سپردن وثیقه به صورت موقت آزاد شد و پس از تشکیل دادگاه بدوی به ۳ سال زندان محکوم شد .
این حکم به تایید دادگاه تجدید نظر هم رسید و از ۱۵ آبان ۱۳۸۹ تا کنون سیامک ایقانی در زندان سمنان زندانی است .
دو کودک خردسال ایشان (شکیب و ستاره ایقانی ) در هنگام زندانی شدن پدر، یکساله و پنج ساله بودند .

انیسا فناییان ( ایقانی ) :

در اسفند ماه 
۱۳۸۹ مامورین اطلاعات استان سمنان مجددا ً به منزل انیسا فناییان و سیامک ایقانی هجوم آوردند و باز هم کامپیوتر ، مدارک ، اسناد ، فیلم های خانوادگی و... را با خود بردند از آن تاریخ به مدت ۱۴ روز انیسا فناییان هر روز از صبح تا بعدازظهر برای بازجویی احضار میشد در آن هنگام ایشان دو فرزند یکساله ( شکیب ایقانی ) و پنج ساله ( ستاره ایقانی ) داشتند .
سرانجام دادگاه بدوی به قضاوت آقای عین الکمال ایشان را به تحمل ۴ سال و ۵ ماه حبس محکوم کرد که در دادگاه تجدید نظربه ۲۲ ماه حبس کاهش یافت .
انیسا ایقانی از تاریخ ۳۰ دی ماه ۱۳۹۱ در زندان زنان سمنان زندانی است .
خانواده انیسا فناییان بارها به مسئولین از جمله رئیس کل دادگستری استان سمنان آقای سیاوشی و دادستان استان سمنان آقای آسیابی مراجعه کردند و از آنان درخواست کردند که به علت زندان بودن آقای سیامک ایقانی ، اجرای حکم انیسا فناییان تا به پایان رسیدن حکم همسرشان به تعویق بیافتد تا فرزندان خردسالشان بتوانند حداقل از سرپرستی یک نفر از والدین خود برخوردار باشند ، متاسفانه درخواستهای مکرر خانواده ایشان بی نتیجه ماند و هم اکنون دو کودک خردسال ایشان ( ستاره و شکیب ایقانی ) از نعمت داشتن پدر و مادر محروم هستند .

فرهاد فناییان :
فرزند دوم نظام فناییان و صهبا رضوانی است ، نزدیک به دو سال است که ازدواج کرده و مسئولیت اقتصادی خود و همسرش را به عهده دارد با این حال در آبان ماه ۱۳۹۰ محل کسب ایشان بدون ارائه هیچگونه دلیل موجهی پلمب شد و تا اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ پلمب بود ، در آن زمان به شرط عدم ادامه فعالیت اقتصادی ، پلمب محل کسب را باز کردند ، تا ایشان بتوانند بعضی از اجناس موجود در محل کار خود را از آنجا خارج کنند.
از آن زمان تا کنون از ادامه کسب و کار فرهاد فناییان جلوگیری به عمل آمده است .
لازم به ذکر است که پدر زن ایشان ( آقای عادل فناییان ) نیز چند ماهی است که به علت اعتقاد به دیانت بهایی در زندان سمنان زندانی است .

بیش از سه دهه محدودیت  :

نظام فناییان و صهبا رضوانی در دهه 
۵۰ و در سالهای آخر حکومت پهلوی در تهران ازدواج کردند و در همان شهر نیز ساکن شدند .
در اواخر همین دهه و بعد از روی کارآمدن حکومت جمهوری اسلامی ، به دلیل اعتقاد به دیانت بهایی از کار اخراج شدند .
در اواسط دهه ۶۰ به علت فشارهای حکومت و بعد از چندین بار تفتیش منزلشان ، از تهران به شهر مشهد رفتند و نظام فناییان در آنجا مشغول به کار شد .
در اواسط دههء ۷۰ ، مامورین اطلاعات شهر مشهد به کارفرمای آقای فناییان فشار آوردند این فشارها موجب اخراج شدن وبیکار شدن آقای فناییان شد و ایشان به همراه خانواده شان مجبور به ترک کردن شهر مشهد و مهاجرت به شهر سمنان شدند .
در دهه ۸۰ و در این چند سال اخیر نیز همانطور که در بالا ذکر شد حکومت جمهوری اسلامی به آزار و اذیت سیستماتیک خانواده ایشان پرداخته و هم اکنون نیز اینکار را ادامه میدهد .


دلیل تمامی فشارهای فوق الذکر ، بهایی بودن این افراد است ،
البته در سالیان اخیر جمهوری اسلامی ایران ، مدعیست که علت زندانی شدن بهاییان ، اعتقاداتشان نیست
و بهاییان را به اتهامات واهی از قبیل اقدام بر علیه امنیت ملی و تبلیغ بر علیه نظام ،
بازداشت و راهی زندان میکند .


* تصویر بالا مربوط به خانواده فناییان است در حالیکه داماد خانواده (سیامک ایقانی) در زندان به سر می برد.
تصویرپایین متعلق است به سیامک ایقانی در یکی از مرخصی هایش در کنار پسر خردسالش شکیب.

پنجشنبه، بهمن ۱۹

آغاز دوران محکومیت انیسا فناییان، شهروند بهایی سمنان

باز هم یک مادر دیگر به علت اعتقادش به آیین بهایی روانه زندان سمنان شد. انیسا فناییان، شهروند بهایی سمنان که پیشتر در دادگاه تجدید نظر به 22 ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، در 30 دی ماه خود را به زندان این شهرستان معرفی کرد. با آغاز دوران محکومیت وی، ستاره 9 ساله و شکیب3 ساله ، بدون سرپرستی پدر و مادر خویش  باید روزگار سپری کنند.

سیامک ایقانی، همسر انیسا ایقانی، نیز در 15 آبان ماه سال 89، برای تحمل 3 سال حبس به زندان سمنان منتقل شد و اینک همسر اونیز در این بیداد آشکار، شریک دردش می شود و کودکانشان نیز طعم تلخ تبعیض را در سرزمین مادری خویش می چشند؛ سرزمینی که آغوش گرم پدر و مادر شان را که در همه جای این گیتی، پناه فرزندان است، از ایشان دریغ داشته است.

مسئولین ایران، تمام تلاش خود را می نمایند تا زندگی در ایران را بر بهاییان، ناممکن سازند؛ از فشارهای شدید اقتصادی تا دستگیری های خودسرانه و احکام سنگین و از همه ظالمانه تر، دستگیری زوجهای صاحب فرزندان خردسال و گاه شیرخواره. اینک با ورود انیسا فناییان، مادر دیگری از این خردسالان روانه زندان شده است. ترانه ترابی و زهره نیک آیین از دیگر شهروندان بهایی سمنان هستند که همراه نوزادان شیرخواره خود، ایام محکومیت خود را سپری می کنند و حتی به علت شرایط نامناسب زندان از لحاظ بهداشتی و روانی، مدتی پیش راهی بیمارستان شدند.