یکشنبه، اسفند ۹

دستگیری منیژه منزویان در سمنان!

منیژه منزویان که پیش از این در خرداد ماه 88 دستگیر شده بودند در 8 اسفند ماه برای اعلان حکم تجدید نظر به دادگاه احضار شد.
چندی پیش حکم وی مبنی بر 3 سال و شش ماه زندان اعلام گردیده بود اما نامبرده تقاضای تجدید نظر نمود. دادگاه تجدید نظر حکم صادره را به 3 سال تقلیل داد.
اتهامات مطرح شده بر علیه وی شامل "اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ بهاییت" و " عضویت در تشکیلات مخالف نظام و وابسته به بهاییت" بوده است. شایان ذکر است که نامبرده پیش از اسفند 87 یعنی اعلان تعطیلی تشکیلات بهایی به دستور آقای دری نجف آبادی،خادم سمنان بوده است ولی در زمان دستگیری هیچ سمتی را در سمنان به عهده نداشته است.
اما منیژه منزویان در روز 8 اسفند ماه،در دادگاه تجدید نظر دستگیر و برای اجرای حکم سه ساله خود به زندان سمنان منتقل گردید. احتمال می رود که تا هفته آینده وی را به زندان اوین روانه کنند.
این در حالیست که صهبا رضوانی یکی دیگر از خانمهای بازداشت شده بهایی سمنان، در حال حاضر در بند عمومی زندان اوین به سر می برد و در حال گذران حکم 3 سال و 8 ماهه خویش است.

عدم جواز دفن در سمنان

چندین روز از درگذشت خانم نبیلی در سمنان می گذرد اما مسئولین این شهر جواز دفن نامبرده را صادر نمی کنند.
این خانم بهایی در 26 بهمن ماه، رخت از این سرا کشیده اما عجب است که جسمش هنوز اجازه خاک سپاری نیافته است.

دستگیری بهاییان شهر کرد

بار دیگر مامورین امنیتی، ناامنی آفریدند؛ این بار در شهر کرد.
در 28 بهمن ماه چند تن از مامورین اطلاعات به منزل نبی الله موقن، از شهروندان بهایی شهرکرد یورش برده و پس از توقیف کامپیوتر، کتابهای مربوط به آیین بهایی و نیز گوشی موبایل، اقدام به دستگیری وی، همسرش مهسا گلزار، فرزند خردسالشان و نوید صادقی نمودند.

ساعاتی بعد موبایل و کودک به خانواده برگردانده شدند اما 3 نفر دیگر تا 1 اسفند ماه در بازداشتگاه این شهر به سر بردند و در این روز به قید وثیقه آزاد شدند.

اگر به گفته مسئولین علت دستگیری این افراد، اعتقاداتشان به آیین بهایی نیست و مسائل فرقه ای!!!! در کار است، چرا کتب بهایی و وسایلی که کاملا در ارتباط با آیین بهایی ست ضبط می شود؟
چرا در موارد بازجویی و گاهی هنگام هجوم به منازل، به بنیانگذار آیین بهایی و سایر افراد مورد احترامشان، ناسزاگفته می شود و با بی حرمتی و کلمات رکیک از ایشان یاد می شود یا عکسهایشان پاره می گردد؟.

شنبه، اسفند ۸

سمنان در دود وآتش!

نامه های تهدید آمیز، شکستن شیشه و آتش زدن خانه و مغازه در نیمه شبهای سمنان! این است حقوق مساوی * با سایر شهروندان ایرانی که به بهاییان سمنان ارزانی می شود.

برای یازدهمین بار در نیمه شب 27 بهمن، منزل یحیی هدایتی مورد هجوم افرادی(به ظاهر) ناشناس قرار گرفت. این افراد، مغازه اکبر پورحسینی را نیز در این شب طعمه آتش نمودند و خسارت آفریدند.

پیش از این نیز 10 مرتبه شیشه منزل یحیی هدایتی در نیمه های شب به ضرب سنگ شکسته شد و شیشه اتوموبیل او نیز آسیب دید در حالیکه نامه ای در آن قرار داشت که بیان می داشت تمام این آزارها به علت " بهایی" بودن وی صورت می گیرد.

این مردم آزاران، شیشه های منزل اکبر پور حسینی را نیز در شبانگاهان تاسوعا و عاشورا مورد هجوم قرار دادند و تابلوی مغازه اش را نیز تخریب کردند. بار دیگر در 2 تیر ماه مغازه نامبرده توسط همین افراد، به آتش کشیده شد؛ ولی خودِ آتش افروزان پس از ایجاد خسارت، محل را ترک نمودند.

شگفت است که یحیی هدایتی و اکبر پور حسینی، مراتب اعتراض و شکایت خود را به مقامات مسئول و حتی قضایی کشور ابراز داشتند و طی نامه ای به دادستان کل کشور (در آن زمان) آقای دری نجف آبادی خواستار پیگیری و رسیدگی به شرایط ناامن زندگی خود شدند؛ اما تنها نتیجه، تشدید آزار و فشار بر ایشان بوده است.
چه کسی مسئول این ناامنی هاست؟ آیا دولت ایران که پس از انتخابات، هزاران نفر را با نام آشوب گر و بر هم زننده امنیت کشور دستگیر کرده و مورد شکنجه قرار داده، از دستگیری مشتی اوباش عاجز است یا ...؟


* چندی پیش نماینده ایران محمد جواد لاریجانی در نشست حقوق بشر سازمان ملل اعلام داشت که بهاییان از تمام حقوق خود برخوردارند و دارای حقوق مساوی با سایر شهروندان ایرانی می باشند و هر گونه آزار و نقض حقوق بشر درباره ایشان را رد کرد.

چهارشنبه، اسفند ۵

50 روز بی خبری!


بیش از 50 روز از دستگیری 10 جوان بهایی در تهران می گذرد. این افراد در 13 دی ماه در ساعات غیر معمول نیمه شب بازداشت شدند و تا مدت زیادی از محل و وضعیت ایشان خبری نبود تا آنکه نرم نرمک، برخی با خانواده های خود تماس گرفتند؛ اما در این میان هیچ خبری از وضعیت لوا خانجانی و
ژینوس سبحانی در میان نیست.
50 روز است که بستگان لوای 22 ساله و ژینوس 27 ساله در بی خبری به سر می برند. بابک مبشر(همسر لوا) روز 12 دی ماه بازداشت شد و مامورین از لوا خواستند که فردای آن روز در 13 دی ماه برای بردن لپ تاپ همسرش به اداره اطلاعات مراجعه کند اما در همان روز وی را نیز دستگیر نمودند.
ژینوس سبحانی نیز به همراه همسرش آرتین غضنفری در روز 13 دی ماه بازداشت شد. وی پیش از این نیزدر 25 دی ماه سال گذشته مدتی را در انفرادی و حدود 2 ماه را در بیرون انفرادی زندان اوین سپری کرد و پیش از عید به قرار وثیقه 70 میلیون تومانی آزاد شد . او منشی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر ، از همکاران شیرین عبادی و فعال در نهاد پاک سازی مین این کانون بود که چندی پس از حمله به دفتر کانون مدافعان، در زمستان سال گذشته دستگیر شد.


* تصاویر از راست به چپ: بابک مبشر، لوا خانجانی(مبشر)،ژینوس سبحانی

سه‌شنبه، اسفند ۴

اخراج دو بهایی دیگر از دانشگاه!

هنوز صدای محمد جواد لاریجانی در گوش شرکت کنندگان مجمع حقوق بشر سازمان ملل می پیچد که:" بهاییان تمام حقوق شهروندی خود را دارا هستند و با سایر ایرانیان حقوق مساوی دارند" اما در ایران خلاف این جملات اجرا می شود.

دو تن دیگر از معدود دانشجویان بهایی که اجازه تحصیل در دانشگاهها را یافته بودند، از دانشگاه اخراج شدند.
مسئولین دانشگاه سونا قلی نژاد دانشجوی ترم 2 رشته گیاه پزشکی و نعیم کمالی را از دانشگاه علوم پزشکی ساری اخراج نمودند.
این در حالیست که دو دانشجوی بهایی دیگر نیز مشغول تحصیل در همین دانشگاه هستند و بیم آن می رود که آنان نیز در صف اخراج شدگان بعدی قرار گیرند.

آزادی دو تن از زندانیان یزد به قید وثیقه



چند روز گذشته بهنام و سهیل روحانی فرد بعد از تحمل 4 ماه حبس با وثیقه آزاد شدند.
سهیل روحانی فرد در 26 مهر ماه به اداره اطلاعات احضار شده و در همان روز دستگیر و به زندان یزد منتقل گردید. پیش از آن نیز منزل نامبرده در 5 مهر ماه مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفت و در همان روز کامپیوتر و موبایل وی ضبط گردید.
بهنام روحانی فرد نیز در روز 20 مهر ماه در شهر یزد بازداشت شد. وی در آن زمان در تهران زندگی می کرد اما برای خاک سپاری یکی از دوستانش به یزد سفر کرده بود و روزی که قصد برگشت به تهران را داشت، مامورین امنیتی، او را از ماشینش پیاده نموده به زندان بردند.

* تصویر مربوط به بهنام روحانی فرد است.

دادگاه نغمه و ترانه قانونی از دستگیر شدگان 21 بهمن




روز گذشته 3 اسفند ماه دادگاه دو تن از بازداشت شدگان بهایی 21 بهمن برگزار شد. نغمه و ترانه قانونی 18 و 19 ساله که پیش از این در روز پیش از سالگرد انقلاب اسلامی، دستگیر شده بودند، به پای محاکمه کشیده شدند.
این دو خواهر، 12 روز گذشته را تحت بازجویی و در سلول انفرادی به سر بردند اما شب پیش از محاکمه را با یکدیگر گذراندند.
پیش از این مامورین به والدین این دو دختر اعلام داشتند که علت دستگیری ایشان، باورهای مذهبیشان نیست بلکه شرکت در تظاهرات روز عاشورا بوده است؛ اما آنچه در دادگاه اتفاق افتاد چیز دیگری را نشان می دهد.
قاضی دادگاه در شروع جلسه، پرسش از اعتقاد آنان نمود و آنان نیز ذکر کردند که بهایی هستند و همین مطلب نشان می دهد که " بهایی بودن" این دو نفر هم مطرح است و قرار است سوءاستفاده هایی از آن صورت بگیرد.
به گفته شعبه 28 دادگاه انقلاب، ظهر امروز 4 اسفند، نتیجه دادگاه اعلان خواهد شد.



.

جمعه، بهمن ۳۰

21 فروردین! سومین دادگاه یاران ایران


با فرا رسیدن بهار 89، 1 سال و 11 ماه از دستگیری 7 مدیر جامعه بهایی ایران، می گذرد و 21 فروردین، تاریخی ست که مسئولین، برای برگزاری دادگاه سوم این افراد، تعیین کرده اند.

فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، وحید تیز فهم، سعید رضایی، بهروز توکلی و مهوش ثابت تا به حال دو دادگاه را پشت سر گذرانده اند ؛ 22 دی و 18 بهمن ماه 88 تاریخ هایی بودند که تنها به خواندن اتهامات واهی این افراد سپری شد. دادگاهها به صورت کاملا غیر علنی برپا شد و خانواده های ایشان اجازه شرکت در محل را نیافتند.

این در حالیست که دو وکیل مدافع اصلی ایشان خانم شیرین عبادی و آقای عبدالفتاح سلطانی، در زمان برگزاری دادگاه در تهران حضور نداشتند و آقای اسماعیل زاده و خانم مهناز پراکند، وکالت این 7 نفر را بر عهده گرفتند. حتی در 22 دی ماه، مسئولین قضایی از حضور وکلای رسمی ایشان نیز جلوگیری به عمل آورده بودند و آنها با اصرار توانستند در شعبه 28 دادگاه انقلاب حاضر شوند.

حال تاریخ سوم دادگاه، 21 فروردین تعیین شده است یعنی دو ماه پس از دادگاه دوم. جامعه بهایی امیدوار است که این دادگاه به صورت علنی و در حضور ناظرین بین المللی برگزار شود. به راستی چه ترسی وجود دارد که دادگاه این افراد علنی و به صورت آشکار برپا شود؟ اتهامات بی اساس و سنگینی که مدارکی دال بر آن وجود ندارد یا مدرک سازی های جعلی سبب می شود که دادگاهها در پشت درهای بسته اتفاق بیفتد.

در ضمن دولت ایران با افزایش دستگیری، بازجویی، اخراج دانش آموزان و آزار ایشان در مدارس، برپایی سمینار، راه اندرازی هزاران سایت و وبلاگ و انتشار کتاب، مجله و سی دی بر ضد بهاییان و باورهایشان، ساختن سریالهای دروغین، ، آتش زدن منزل، محصولات کشاورزی و اتوموبیلها، فرستادن نامه های تهدید آمیز، پلمپ مغازه ها و ایجاد مشکلات شغلی، اختناق اقتصادی و معلق گذاشتن وضعیت 7 مدیر پیشین جامعه بهایی، قصد دارد روحیه جامعه بهایی ایران را ضعیف نماید و آنان را به افرادی ضربه پذیر تبدیل کند؛ ولی از آنجا که این جامعه در طی 160 سال عمر کوتاهش، انواع و اقسام سختیها را از سر گذرانده، آموخته است که راه رهایی، تسلیم دربرابر بیدادگران نیست بلکه یافتن راههای جدید و قوه ابتکار و نو آوری ست.

آزادی 3 تن از بازداشت شدگان

در روزهای اخیر تعدادی از بازداشت شدگان بهایی با قید وثیقه آزاد شدند. بهمن یزدانی و وصال محمدی دوتن از این افرادند که در 5 بهمن ماه در مشهد دستگیر شدند و منزل و محل کارشان مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. آزادی بهمن و وصال با قید وثیقه 50 میلیون تومانی صورت گرفت.

در ضمن روز گذشته 28 بهمن ماه، شاهد آزادی ریاض فیروز مندی از دستگیر شدگان روز 21 بهمن ماه بوده ایم.

سه‌شنبه، بهمن ۲۷

دستبند بر دست و در، پلمپ مغازه و دستگیری پیام ولی

در ادامه بازداشتهای گسترده بهاییان، پیام ولی اهل نظرآباد کرج بازداشت شد.
در روز 12 بهمن ماه، مامورین امنیتی منزل وی را مورد تفتیش قرار داده و برای ورود به خانه حکم قانونی خود را نشان دادند و از آنجا که وی در آن زمان در خانه حضور نداشت او را 13 بهمن ماه به اداره اطلاعات احضار کردند. نامبرده به محل مذکور رفته و از آن زمان دیگر به خانه بازنگشت.
این در حالی ست که پیش از این نیز، در 5 دی ماه عینک سازی پیام ولی به همراه عینک سازی 4 بهایی دیگر کرج توسط اداره اماکن این ناحیه مهر و موم شده است.
مهر و موم کردن بی دلیل محل کسب و کار بهاییان در برخی شهرهای ایران بسیار شایع شده است از جمله در سمنان، تنکابن،یاسوج، تهران، ساری و کرج شاهد پلمپ مغازه های بهاییان بوده ایم . در بسیاری موارد پس از پیگیری صاحب مغازه( اگر دستگیر نشده باشد) یا اعضای خانواده اش، اداره اماکن اعلام داشته که از دست ایشان کاری بر نمی آید؛ زیرا دستور از اداره اطلاعات بدیشان رسیده است.

آزادی دو تن از بازداشت شدگان 21 بهمن

شیدا یوسفی و آریا شادمهر که پیش از این در 21 بهمن ماه به همراه 11 بهایی دیگر بازداشت شده بودند، آزاد شدند.

یکشنبه، بهمن ۲۵

تعداد بازداشت شدگان بهایی در 21 بهمن به 13نفر رسید!




با اطلاع از دستگیری 5 بهایی دیگر در روز 21 بهمن ماه، شمار بهاییان بازداشتی در این روز به 13 نفر رسید.
شیدا یوسفی، آریا شادمهر، پدرام سنایی، سیمین مختاری و منا میثاقی( هویدایی) 5 جوان دیگری هستند که در روز پیش از 22 بهمن در خانه های خود دستگیر شدند و به علت چند روز تعطیلی پیاپی، از محل نگهداری ایشان هیچ اطلاعی در دست نیست.
3 تن از این افراد از اعضای خانواده دستگیر شدگان در روز 13 دی ماه هستند. شیدا یوسفی، خواهر همسر مهران روحانی، منا میثاقی همسر نیکاو هویدایی و آریا شادمهر برادر کوچکتر زاوش شادمهر و پسر ابراهیم شادمهر است.
قابل ذکر است که منا میثاقی (هویدایی) پیش از این نیز در 13 دی ماه به همراه همسر خود دستگیر شد اما در همان روز آزاد گردید و بار دیگر در 21 بهمن ماه احضار شده و دیگر به خانه بازنگشت.
همین شرایط درباره پیام سنایی و سیمین مختاری نیز تکرار شد؛ آنان نیز پس از احضار از سوی اداره اطلاعات تهران، در همان روز بازداشت شدند.

13 نفر دستگیر شده در روز پیش از سالگرد انقلاب اسلامی، هوتن سیستانی، علاء الدین خانجانی، اشکان بصاری، بشیر احسانی، ماری جعفری(احسانی)، رومینا ذبیحیان، ترانه قانونی، نغمه قانونی، ریاض فیروز مندی، شیدا یوسفی، آریا شادمهر، منا میثاقی(هویدایی)، پیام سنایی و سیمین مختاری هستند که تا کنون خانواده هایشان در کمال بی خبری به سر می برند.

در حالی که این بزرگترین اقلیت مذهبی ایران از بیشتر حقوق شهروندی خود در زادگاهش محروم است، باید هر روز محدودیتها و آزارهای بیشتری را نیز از سوی دولت ایران متحمل شود؛ این دردیست که در تمام اعصاب و شریان این مرز و بوم جاری شده؛ ایران به خود می پیچد ازدرد بی عدالتی و ظلم؛ زیرا که زمینهای کِشت، زندان شده اند و پرچینها، میله؛ کودکان ترانه خوان، زندانبانی آموخته اند و شاخه های درخت پیر گردو، شکنجه؛ از زبانهای بیدادگران، جای کلمه، خار و تیغ سر بر می آوَرد و از دلها جای چشمه، سنگ.
رگهای ایران از خون بی گناهان، پرخون است اما قلبش از ظلم ظالمان، بی طپش. اندامش از میله های زندان سوراخ سوراخ است و سینه اش از آه مظلومان پر دود و آتش.

پنجشنبه، بهمن ۲۲

اخبار به روز شده از 6 بهایی دستگیر شده در 21 بهمن ماه

تنها یک روز مانده به 22 بهمن، نیروهای امنیتی، در بامداد 21 بهمن ماه درِ خانه 6 خانواده بهایی را لرزاندند.
در این یورش غیر قانونی که از ساعت 3 تا 5 صبحگاه صورت گرفت، هوتن سیستانی، بشیر احسانی، مارثاروت جعفری( احسانی)، نیکی خانجانی، رومینا ذبیحیان و اشکان بصاری دستگیر شدند.

اتاق هوتن سیستانی از ساعت 4 تا 4:30 بامداد مورد تفتیش قرار گرفت. در این جستجو هارد کامپیوتر، دفتر تلفن منزل، موبایل و یک چتر سبز رنگ ضبط گردید. قابل ذکر است که هوتن سیستانی در اتاق خود سه چتر به رنگهای مختلف داشته و یکی از آنها هم سبز بوده و از آن میان آن را احتمالا به منظور پرونده سازی با خود برده اند.
قابل ذکر است که پدر هوتن سیستانی در حال حاضر به علت بیماری قند در بیمارستان بستری بوده و مادرش نیز مشکل قلبی دارد و قلبش با باطری کار می کند. هجوم نا به هنگام و بی دلیل در ساعت 4 صبح چه اثری می تواند بر این خانواده داشته باشد.

رومینا ذبیحیان یکی دیگر از افرادی ست که در روز 21 بهمن ماه دستگیر شد. وی هنرمند است و همکار ژینوس سبحانی و آرتین غضنفری بوده است.وی در تهران به تنهایی زندگی می کند و خانواده اش ساکن کاشان هستند.
اشکان بصاری به همراه مادر خود ساکن امیرآباد تهران است؛ اما در هنگام دستگیری مادر وی در سفر بوده و بنابراین زمانی با هجوم نیروهای امنیتی مواجه شده که کس دیگری در منزل حضور نداشته است.
مارثاروت جعفری یکی از بازداشت شدگان روز گذشته نیز دختر خاله پیام فناییان از بهاییان دستگیر شده در 13 دی ماه است.

دستگیریهای بیشتر بهاییان چند ساعت مانده به 22 بهمن!


هنوز خبر دستگیری های بامدادی 6 تن از بهاییان به گوشها نرسیده بود که 3 شهروند بهایی دیگر در تهران دستگیر شدند. ترانه قانونی و نغمه قانونی 18 و 19 ساله در منزل خود حدود ساعت 8 شب 21 بهمن ماه بازداشت شده و به مکان نامعلومی برده شدند. ریاض فیروزمندی نیز یکی دیگر از دستگیر شدگان در این روز است.
هنوز علت دستگیری این 3 جوان از سوی مقامات دولتی عنوان نشده است.

چهارشنبه، بهمن ۲۱

باز هم دستگیری های گسترده بهاییان تهران!

















بار دیگر نیروهای امنیتی، بهمنی از بیداد روانه خانه بهاییان تهران کردند. صبح امروز بین ساعات 3 تا 5 بامداد 21 بهمن ماه منازل تعدادی از بهاییان تهران مورد یورش این نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت.
اشکان بصاری، هوتن سیستانی، علاء الدین (نیکی) خانجانی، رومینا ذبیحیان، ماری جعفری(احسانی) و پسرش بشیر احسانی از جمله این دستگیر شدگان هستند.این هجوم ناگاه در پگاه روز پیش از 22 بهمن ماه صورت گرفت و به نظر می رسد دولت ایران در حال گرفتن زهر چشمی دیگر برای مردم ایران است.

پیش از این نیز در 13 دی ماه سال جاری 10 تن از جوانان بهایی چند روز بعد از عاشورا دستگیر شدند و خانواده های ایشان حتی یک بار هم آنها را ملاقات نکرده اند. 5 تن از این جوانان تا به حال هیچ تماس تلفنی نیز با خانواده های خود نداشته اند.

این در حالیست که دستگیر شدگان اخیر از بستگان و دوستان زندانیان 13 دی ماه هستند. نیکی خانجانی، پدر لوا خانجانی و پدر همسر بابک مبشر است که پدر وی ،جمال الدین خانجانی ،نیز یکی از 7 مدیرپیشین جامعه بهایی ایران است که نزدیک به دوسال در زندان به سر می برد. همچنین ماری جعفری(احسانی) و بشیر احسانی نیز از بستگان پیام فناییان هستند که پیش از این در 13 دی ماه بازداشت شد. رومینا ذبیحیان، هوتن سیستانی و اشکان بصاری نیز از دوستان دیگر دستگیر شدگان 13 دی به شمار می روند.

تلاشهای دولت ایران در این بازی ناجوانمردانه و یک سویه، برای شکست روانی جامعه بهایی ایران است ولی این پیکر و روان زنان و مردان و کودکان در 160 سال هجوم علما، مردمان و دولتیان، فولاد آبدیده شده و بیدی نیست که با این بادها بر خود بلرزد .
160 سال این جامعه در زادگاه خود مورد هر گونه آزار ، بی حرمتی و قتال و فشار قرار گرفت و در هر دوره ای به شیوه ای مورد هجوم سنگ و چوب تهمت و تکفیر و شکنجه های فیزیکی واقع شد؛ از حقوق اولیه اش محروم شد و اجازه هیچ گونه بیان حقایقی درباره باورهایش نیافت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شمشیر های برانی که گهگاه به نام قانون در نیام پنهان بود، از غلاف بر آمد و گردنهای بی پناه بهاییان را نشانه گرفت .
این بی عدالتی که در آغاز انقلاب با ربودن، آتش زدن خانه ها و اعدام در دادگاههای بی وکیل و غیر علنی صورت گرفت، در طی این سی سال روند و شکلهای گوناگونی به خود گرفت و تبدیل به ظلمهای پنهان تر اما کشدار تر گردید. محرومیت هزاران هزار جوان بهایی از ادامه تحصیل، اخراج هزاران مرد و زن از کارهای دولتی، قطع حقوق تقاعد بازنشستگان،مصادره مقدار زیادی از اموال، زندانی و تهدید، بی حرمتی و اخراج دانش آموزان از مدارس، نوشتن صدها مقاله و کتاب، پخش هزاران برنامه تلویزیونی و رادیویی، برگزاری سمینارها و سخنرانی ها بر ضد بهاییان و آیینشان، اشکال دیگر ظلمی ست که بر این شهروندان ایرانی می رود.

این ستم آشکار از 4 سال گذشته و به خصوص پس از انتخابات خرداد88، شدت بیشتری به خود گرفت و قلم به دستان اجیر شده که جوهر قلمشان از سیاهی دروغ و سرخی خون بی گناهان است، دست به نوشتن سناریویی زدند تا در این میان خود از معرکه جان سالم به در برند و عده ای بی گناه را قربانی مقاصد غیر انسانی خود نمایند.
دستگیری های گسترده،اتهامات بی اساس و دادن حکمهای طولانی مدت بی دلیل به زندانیان، شکنجه های بی امان و بی خبر گذاردن خانواده ها از اوضاع فرزندان و همسران خویش، محاکمه شتاب زده یاران ایران بعد از گذشت 2 سال در همین دوران، پخش سریال پر زرق و برق اما بی محتوای سالهای مشروطه به هدف قلب واقعیت تاریخی و دروغ بافی درباره بابیان و بهاییان، تهدید خانواده زندانیان، احضار و بازجویی، هجوم به مراسم مذهبی و ایجاد رعب و وحشت از مواردی ست که به خصوص پس از22 خرداد 88 در برخورد با بزرگترین اقلیت مذهبی ایران قابل مشاهده است.
آری ایران افراد قلم به مزد بر خود کم ندیده است، بیدادگرانی که با نوک تیز قلمِ خود حنجر بی گناهان را می بُرند و با پَرِ قلم، تاریخ مظلومیت دروغین خود را نقش می زنند. ایران، اگر به سخن آید حکایت ها دارد از ناجوانمردانی که نه تنها از خون بی پناهان، سرخ پوشش کردند؛ بلکه تاریخ و هویتش را نیز دزدیدند.

* تصاویر از راست به چپ: نیکی خانجانی، هوتن سیستانی، اشکان بصاری،رومینا ذبیحیان و بشیر احسانی

دوشنبه، بهمن ۱۹

جلسه دوم دادگاه یاران ایران


دومین جلسه دادگاه 7 مدیر پیشین جامعه بهایی ایران در روز گذشته 18 دی ماه برگزار گردید. این بار نیز دادگاه به صورت غیر علنی برپا شد و خانواده این 7 نفر از حضور در دادگاه محروم بودند ولی دو وکیل مدافع ایشان خانم مهناز پراکند و آقای اسماعیل زاده حضور داشتند.
هنوز تاریخ دیگری برای جلسه دادگاه بعدی تعیین نشده است.
جمال الدین خانجانی، سعید رضایی، فریبا طائفی، وحید تیز فهم، عفیف نعیمی و بهروز توکلی از 25 اردیبهشت 87 در زندان به سر می برند. مهوش ثابت نیز در 15 اسفند ماه 86 در مشهد دستگیر شد. این افراد بیش از 4 ماه را در انفرادی سپری کردند، تا یک سال پرونده ایشان به وکلای مدافع تسلیم نشد واینک نزدیک به دو سال است که بی محاکمه در شرایطی بسیار سخت در زندان اوین به سر می برند.

شنبه، بهمن ۱۷

ترازوی شعبه 28 دادگاه تهران: محاکمه یاران ایران



به گفته مقامات قضایی ایران، جلسه دوم دادگاه7 مدیر پیشین جامعه بهایی ایران موسوم به " یاران ایران" در روز یکشنبه 18 بهمن ماه برگزار خواهد شد. فریبا کمال آبادی، عفیف نعیمی، جمال الدین خانجانی، سعید رضایی،بهروز توکلی و وحید تیز فهم از 25 اردیبهشت ماه سال 87 بدون هیچ حکمی ای در زندان به سر می برند. مهوش ثابت، نفر هفتم از 15 اسفند 86 در مشهد دستگیر شد و به مانند سایرین 2 سال از عمر خود را بی دلیل در زندان می گذراند.
این افراد بیش از4 ماه را در زندان انفرادی و تحت بازجویی های توان فرسا گذراندند. بارها دادگاهشان به تعویق افتاد، شرایط دشوار و غیر استاندارد زندان را سپری کردند. در این مدت نزدیک به دو سال حتی از داشتن یک صندلی محروم بودند، وکلای آنان، خانم شیرین عبادی و آقای عبدالفتاح سلطانی از سوی رسانه های دولتی بارها مورد توهین و تهدید قرار گرفتند. دفتر خانم عبادی مورد هجوم نیروهای امنیتی قرا گرفت و پلمپ شد و آقای سلطانی نیز بعد از انتخابات خرداد 88 مدتی بازداشت شد. مدتها طول کشید تا پرونده این هفت نفر به وکلای ایشان تسلیم شد و بالاخره در 22 دی ماه 88 اولین جلسه دادگاه برگزار گردید.
این دادگاه در شرایطی برپا گردید که وکلای مدافع اصلی شیرین عبادی و عبدالفتاح سلطانی، نتوانستند در دادگاه حضور یابند. خانواده های ایشان اجازه حضور در جلسه دادگاه را نیافتند و وکلای دیگر نیز به سختی توانستند در محل دادگاه راه یابند.
اتهامات ایشان با هر تغییر سیاسی کشور و هر اتفاق جدید، سنگین تر شد و بعد از بارها تعویق، دادگاه در اوج التهاب سیاسی و زورگیری دولت دهم در حال برپاییست.
در جلسه اول کیفر خواست این 7 نفر خوانده شد و اتهامات بی اساسِی چون جاسوسی به نفع بیگانگان، فعالیت تبلیغی علیه نظام،راه‌اندازی و گسترش تشکیلات غیرقانونی،همکاری با اسرائيل، جمع‌آوری اسناد طبقه‌بندی شده و ارایه آن به بیگانگان، تبانی و اجتماع با هدف اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی ایران و فساد فی‌الارض در مورد ایشان مطرح گردید.
به نظر می رسد جمهوری اسلامی در حال تکمیل سناریوی ساختگی خود است. پس از گذشت 8 ماه از انتخابات خرداد 88، هر بیم و آشوبی که برای مسئولین به وجود می آید، بار دیگر مسئله بهاییان را علم می کنند و با پخش مطالب دروغین و سراپا تهمت در تلویزیون، رادیو، فراز منابر و مدارس ، دانشگاهها و سایتها ، این جامعه را متهم به خیانت و آشوب می کنند.
دستگیری 10 جوان در دی ماه گوشه دیگر این سناریوست که در شرایط سخت و بی خبری به سر می برند و برخی از آنها پس از گذشت بیش از یک ماه حتی از یک تماس تلفنی محروم بوده اند.
پخش محاکمه های نمایشی از تلویزیون، شکنجه و آزار این جوانان و انتخاب وکلای اجیر و مزدبگیر دولت برای ایشان که به جای دفاع از حق و حقیقت و متهم، بار واتهام دیگری بر اتهامات او می افزایند، سوی دیگر این سناریو را نشان می دهد.
از همه جالبتر سریال جدید سالهای مشروطه است که در دهه فجر از شبکه 3 سیما پخش می شود. این سریال 15 قسمتی از تیر ماه امسال شروع به فیلم برداری شده است. کاملا آشکار است که این بار مسئولین، تاریخ یک کشور را قربانی اهداف سیاسی نموده اند. سریالی که درآن به بی حرمتی به بنیانگذار آیین بهایی و بابی و پیروانشان که تحت ناجوانمردانه ترین و وحشیانه ترین حملات قرار گرفتند ، پرداخته و البته پر از غلطهای فاحش تاریخی ست که حتما به آن پرداخته می شود. تهمت همیشگی و سراپا بی اساس جاسوسی بهاییان برای روسیه و انگلیس باردیگر در این سریال پخش می شود و بخش دیگری از سناریوی ساختگی جمهوری اسلامی برای آزار و فشار بیشتر بر جامعه بهاییان ایران را تشکیل می دهد.
تمام این فضا سازی ها در این شرایط ملتهب سیاسی، جوّ نا مساعدی را برای محاکمه مدیران پیشین جامعه بهایی ایران به وجود آورده است. به هر حال به گفته خانم عبادی وکیل پرونده این 7 نفر، اگر قاضی پرونده منصف و بی طرف باشد حکمی جز " تبرئه" و بی گناهی به ایشان نخواهد داد. باید منتظر ماند و دید که ترازوی عدالت شعبه 28 دادگاه تهران، فردا چگونه خواهد ایستاد؟!

دوشنبه، بهمن ۱۲

جامعه جهانی بهایی اعترافات نمایشی ایران را محکوم می کند


در سرویس خبری جامعه جهانی بهایی چنین می خوانیم:
بهائيان عدم رعايت موازين قانونى در محاكمه هاى ايران را محكوم مى كنند
۱۲ بهمن ۱۳۸۸ (۱ فوریه ۲۰۱۰)

نيويورک ١١ بهمن ١٣٨٨ (٣١ ژانويه ٢٠١٠) سرويس خبرى جامعۀ جهانى بهائى

جامعۀ جهانى بهائى با انتشار بيانيه اى محاكمۀ ١٦ نفر در ايران را كه روز گذشته برگزار شد «با تمام موازين حقوقى شناخته شدۀ بين المللى مغاير» مى داند.

اين بيانيه به نداشتن وكلاى مدافع مستقل براى متهمان و استفاده از «اعترافات» غير قابل اعتماد در اين دادگاه اشاره مى كند. یکی از متهمین بهائی است.

بانى دوگال، نمايندۀ ارشد جامعۀ جهانى بهائى در سازمان ملل متحد، مى گويد: «استفاده از "اعترافات" اجبارى و دسترسى نداشتن زندانيان به وكلاى مستقل و امكانات حقوقى مناسب نشان دهندۀ تجاوز روزافزون مقامات ايرانى به موازين حقوق بشر است.»

متن كامل بيانيه به اين شرح است:

محاكمۀ روز گذشتۀ ١٦ نفر در ايران به اتهام مشاركت در تظاهرات روز عاشورا (٦ دى ١٣٨٨) با تمام موازين حقوقى شناخته شدۀ بين المللى مغايرت داشت.

هرچند جامعۀ جهانى بهائى از هويت ١٥ نفر از متهمين اين دادگاه بى اطلاع است اما بهائى بودن يكى از اين افراد را كه در گزارش هاى رسمى با حروف «پ.ف.» مشخص شده تأييد مى كند.

دادگاه هاى نمايشى كه پس از انتخابات رياست جمهورى در ايران به راه افتاد و طى آن متهمان بيانيه هائى در محكوميت خودشان قرائت كردند، «اعترافات» مشابه آنچه ظاهراً در جلسۀ ديروز دادگاه توسط «پ.ف.» اظهار شده را در داخل و بيرون از ايران به كلى بى اعتبار كرده است. همه مى دانند اين اعترافات تحت فشارهاى شديد، و غالباً در برابر روش هاى بسيار خشنى مانند محروميت از غذا و خواب، اعدام هاى ساختگى، تهديد به آزار خانوادۀ آنها، و بدتر از آن از زندانيان گرفته مى شود.

حكومت ايران به جاى پذيرفتن مسئوليت اش در بحران هاى جارى كشور با برگزارى اين دادگاه هاى نمايشى مى خواهد افراد بى گناه و عوامل خارجى را مسئول اين رويدادها معرفى كند.

در حالى كه ادعا مى شود اين دادگاه ها علنى هستند حتى خانوادۀ زندانى مذکور اطلاع قبلی از محاکمۀ عزيزشان نداشتند.

شخصى كه با نام «پ.ف.» معرفى شده و همراه با نه بهائى ديگر در روز ١٤ دى ١٣٨٨ دستگير شده، تا به حال نتوانسته است با خانوادۀ خودملاقات کند و حق انتخاب وكيل مستقل به او داده نشده است. وكيل تسخيرى كه دادگاه براى او تعيين كرده "اعترافات" موكل خودش را پذيرفته و فقط حسب تكليف از دادگاه براى موكل اش تقاضاى شفقت كرده است.

حكومت ايران به خوبى آگاه است كه اصول اعتقادى بهائيان آنها را از مداخله در فعاليت هاى سياسى حزبى در همۀ سطوح محلى، ملى و بين المللى منع مى كند. به همين خاطر بازداشت اين ده بهائى در روز ١٤ دى، يک هفته بعد از تظاهرات عاشورا، و ادعاى اين كه آنها در راه اندازى ناآرامى ها نقش داشته اند؛ برای جامعۀ بهائى سؤال برانگیز است.

به نظر مى رسد اين اتهامات مجعول بيش از آن كه به مشاركت چند بهائى در تظاهرات عاشورا مربوط باشد نوعى زمينه چينى توسط مقامات ايرانى براى توجيه اعمال محدوديت هاى بيشتر بر جامعۀ بهائيان در اين كشور است. اين اقدام تنها مرحلۀ تازه اى در برنامۀ مداوم آزار بهائيان به منظور از ميان بردن اين گروه به عنوان عضوى فعال در جامعۀ ايران است.

ما از دولت ها و مردم عدالت خواه در سراسر جهان دعوت مى كنيم كه همراه با ما صداى اعتراض شان را عليه نقض صريح حقوق مردم در ايران، كه دادگاه ديروز فقط نمونۀ اخير آن است، بلند كنند. »