جمعه، اردیبهشت ۱۰

یورش به منزل مجید اسلامی از بهاییان یزد

منزل مجید اسلامی از بهاییان ساکن یزد روز گذشته 9 اردیبهشت ماه مورد هجوم نیروهای اطلاعات قرار گرفت. به نقل از خبرگزاری رهانا ، ماموران امنیتی یزد پس از یورش به منزل وی، اقدام به ضبط کتب، سی دی و عکسهای مربوط به آیین بهایی، کامپیوتر و لپ تاپ وی نمودند.
این در حالیست که نامبرده پیش از این از سوی مقامات امنیتی از ادامه شغل خود یعنی فروش گل در اطراف بیمارستان، ممنوع شده بود. این شغل از سوی خود بیمارستان به وی واگذار شده بود.
شاید عجیب بنماید اما علت این ممانعت، اعتقاد مجید اسلامی به دیانت بهایی بوده است. مقامات ایران بهاییان را به عنوان افرادی نجس معرفی می کنند و بنابراین علاوه بر اینکه اجازه کار در مشاغل دولتی را از ایشان گرفته اند، هر حرفه ای را که در آن با آب و خوراک سر و کار داشته باشد نیز از ایشان دریغ کرده اند که مبادا نجاست! را در سطح کشور رواج دهند!
نمونه های دیگری از این برخورد با شهروندان بهایی سمنان که به شغل گلفروشی مشغول بوده اند، دیده شده است.
شایان ذکر است که اولین حمامهای ایران به دست بهاییان ساخته شده و در احکام بهایی بسیار به پاکیزگی و نظافت فرد و محیط اطرافش تاکید شده است. این باورهای خرافی مبنی بر نجس بودن افرادی از جامعه، تنها توجیهی غیر عقلانی برای روا داشتن نقض حقوق شهروندی بهاییان است. نجس شمردن اقلیتهای دینی(زردشتیان، مسیحیان، یهودیان و بهایی ها) که سابقه ای بس طولانی در تاریخ ایران زمین،دارد، گواهی آشکار بر دیگر ناپذیری و چیرگی تعصب مذهبی بر این آب و خاک است .

دادگاه تجدید نظر زندانیان بهایی مشهد برگزار شد!


دادگاه تجدید نظر 9 شهروند بهایی مشهد برگزار شده و احکام بسیار سنگینی را برای این 9 نفر اعلام نموده است. بر مبنای دادنامه صادر شده، کاویز نوزدهی، هومن بخت آور،سیما رجبیان و نسرین قدیری به 2 سال حبس تعزیری و جلایر وحدت، سیما اشراقی، داور نبیل زاده و ناهید قدیری به 5 سال حبس تعزیری محکوم شدند.

این بی عدالتی با اتهامات بی اساس بی دادگاه به اوج خود می رسد:"تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي،اقدام عليه امنيت داخلي كشور با عضويت و فعاليت در تشكيلات فرقه ضاله بهائيت، تبليغ وارتباط با بيگانگان پس از مسافرت به خارج از كشور،برگزاري اجتماعات غير قانوني، نشر و توزيع سي دي و كتب ضاله بهائيت"
اتهام نخ نمای اول و دوم که نُقل بازار دادگاههای ایران برای روزنامه نگاران،فعالان حقوق بشر، بهاییان، اقلیتهای قومی و زندانیان سیاسی ست و هیچ مصداق عینی و روشنی ندارد.
در مورد اتهامات دیگر آیا هر که بر اساس باورهای مذهبی خود عمل می کند و آداب دینی خود را به جای می آورد باید زندانی شود یا اگر به خارج از کشور می رود، پس از بازگشت دستگیر گردد؟
متاسفانه تئوری توطئه که پایه و اساس اعتقادی سردرمداران ایران است، شالوده تمام تصمیم گیری و تبلیغات دروغین ایشان نیز گشته. بهاییان پس از شکل گیری انقلاب اسلامی از بیشتر حقوق خود محروم شدند و سیستم اداره جامعه بهایی ایران، تعطیل گردید. تنها عده ای در سطح محلی و ملی مسئول رسیدگی به امور روزمره بهاییان ایران بودند که ممکن بود هر روز عوض شوند؛ بر این اساس آیا باید همه بهاییان ایران را دستگیر کرد چون روزی مسئولیت رسیدگی به امور بهاییان دیگر را به عهده داشته اند(تشکیلات فرقه ضاله بهاییت!!!)؟
استفاده از اتهامات دهان پر کن " کیهانی" که جای بیان روشن اتهام، به توهین و ناسزا به متهم و اعتقاداتش می پردازد ،فقط راهی برای پوشاندن بی عدالتی هاییست که روز به روز بر تعدادش افزوده می شود و ابعادش را بیشتر می گسترد.
در قانون و مسائل مربوط به قانون جایی برای ناسزا گویی و مبهم گویی باقی نیست. زبان قانون باید روشن و صریح باشد و از زبان ادبی و ایهامی فاصله بگیرد والا جای ظلم، سوء استفاده و داوری های شخصی را بیشتر باز می کند. متاسفانه در برخی موارد قانون اساسی نیز این مبهم گویی ها وجود دارد که اجازه شیوع ظلم را در عرصه های گوناگون قانونی داده است.

زاده های نارس این قوانین مبهم و قضاوتهای غیر منصفانه، همین اتهامات بی اساس و بی مصداقی ست که بر این 9 شهروند زده شده است. دولتی که هر روز مردم را تشویق به آزار ، تخریب و تحقیر عده ای از شهروندان خود می کند، میلیاردها تومان برای تدوین برنامه های رسانه ای، سمینارها و همایشهای ضد بهایی خرج می کند، و خود نیز به طور رسمی اقدام به دستگیری و اخراج و هجوم به منازلشان می نماید، در عرصه قضاوت و داوری نیز ، همین شیوه را بر خود خواهد گزید.

تغییر حکم مهران بندی!


مهران بندی برای تحمل باقی حبس خود به زابل منتقل می شود.
مهران بندی از شهروندان بهایی یزد از 7 شهریور 87 در زندان یزد به سر می برد. این مرد 45 ساله به 3 سال و نیم حبس تعزیری و سپس تبعید به " شهربابک" محکوم شده است اما در ملاقات چند روز پیش وی با خانواده خود،اظهار داشته که مسئولین عنوان کرده اند قرار است برای تحمل باقی دوران حبس خود به شهرستان زابل تبعید شود.

این در حالیست که در حکم مهران بندی چنین چیزی ثبت نشده است و مستند قانونی این تصمیم مسئولین، مشخص نیست. همچنین کسی از هویت مرجع تصمیم گیرنده نیز آگاه نیست.

.

این شهروند بهایی، از بیماری شدید قلبی رنج می برد. این بیماری به حدی ست که مسئولین مجبور به بستری کردن وی شدند و حتی مدتی را در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سپری نمود. مهران بندی با وجود این مشکلات وخیم جسمانی،در 2 سال گذشته تنها 2 بار به مرخصی آمده و ملاقات های هفتگیش با خانواده نیز، با تبعید به زابل دچار مشکل جدی خواهد شد.

* تصویر مهران بندی پس از خروج موقتی از زندان یزد در یکی از مرخصی هایش

پنجشنبه، اردیبهشت ۹

سمینارهای دروغ بافی در هفته ای که گذشت!

در ادامه تلاش دولت ایران برای تحریک مردم و مسموم کردن اذهان دانشجویان، معلمان، اساتید و روحانیون بر ضد بهاییان، سمینارهای دیگری در این هفته برپا شد.
" دوره‌هاي "مرزباني از معارف اهل بيت(ع) یکی از این دوره های کارگاهی ست که توسط دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شهرهای بابل و ساری برگزار شده است. بنابر گزارش خبرگزاری فارس،" دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در سال 88 موظف به اجرای برنامه های آموزشی، علمی و تخصصی ویژه مناطق آسیب پذیر شده است" یکی از موارد مطرح شده در این سمینارها موضوع " بهاییت" است.
محمد علی سلیمانی، "مدير آموزش‌هاي مناطق خاص معاونت فرهنگي ـ تبليغي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم"( چه عنوان بلند بالایی!)اعلام داشت که : "در سال گذشته 32 دوره با عنوان« مرزباني از مكتب اهل بيت» در سراسر كشور برگزار شد و مخاطبان اصلي آن نيز فضلا، روحانيون سطح دو و نخبه استان‌ها اعم از روحانيون مستقر در طرح هجرت و ائمه جماعات مساجد استان‌ها بودند."
این مسئول از نتایج مثبت این سمینارها اعلام امیدواری کرد و ابراز داشت که به زودی در دانشگاهها برای اساتید، روسای دانشگاه، مسئولین نهاد مقام رهبری و نیز دانشجویان نیز چنین جلساتی برگزار خواهد شد.
سلیمانی اضافه کرد که تا کنون 4000 نفر تحت پوشش این طرح قرار گرفته اند. وی همچنین افزود: "هم‌اكنون دو دوره بهائيت در شهرهاي بابل و ساري "در حال برگزاري است.
سلیمانی تاكيد كرد: اين دوره‌ها يك هفته به طول كشيده و به صورت كارگاهي و تمام وقت برگزارمي‌گردد. "
البته اثرات مثبت این دروغ پردازی و تحریک را می توان مشاهده کرد. دستگیری های گسترده در مازندران، تخریب اموال عمومی و باغ بهاییان در مرودشت و سمنان، پلمپ مغازه ها و ...

در راستای ایجاد این ناامنی های سازمان دهی شده، روزنامه های طرفدار دولت نوید برپایی همایش دیگری را در شهر ساری دادند. این همایش در 14 اردیبهشت ماه با عنوان " نقدی بر فرقه بهاییت" به سخنرانی محمد بیات برگزار خواهد شد. به نظر می رسد مخاطب این سمینار دانشجویان این استان به خصوص دانشجویان علوم انسانی هستند زیرا سمینار در سالن آمفی تئاتر دانشکده علوم انسانی تشکیل خواهد شد.


برای بررسی موارد مشابه(برگزاری سمینارها) می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
http://khabarnavard.blogspot.com/2010/04/blog-post_22.html

چهارشنبه، اردیبهشت ۸

دستگیری فواد خانجانی


به گزارش هرانا،فواد خانجانی از شهروندان بهایی تهران در روز سه شنبه 7 اردیبهشت ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
دستگیری این جوان 20 ساله در شرایطی صورت می گیرد که در 4 ماه گذشته پدر او نیکی خانجانی و خواهرش لوا خانجانی(مبشر) و همسر خواهرش بابک مبشر، بی دلیل دستگیر شدند و با قید وثیقه های سنگین به صورت مشروط آزاد گردیدند. در ضمن نامبرده نوه جمال الدین خانجانی یکی از 7 مدیر جامعه بهایی ست که 2 سال بدون هیچ حکم و اتهام اثبات شده ای در شرایط سخت زندان اوین به سر می برند.
دستگیری اعضای خانواده خانجانی و به طور کلی دستگیری های خانوادگی که روز به روز بر تعدادش افزوده می شود، به منظور فشار بیشتر و شکننده نمودن روحیه زندانی یا افراد آزاد خانواده صورت می گیرد. دولت ایران در این خیال خام است که با این دستگیری های ناعادلانه و ایجاد تنش و اضطراب، می تواند، جامعه بهایی ایران و در پی آن سایر دگر اندیشان را مورد تهدید ، آزار ، فرار و تسلیم قرار دهد.
از دید مسئولین ایران، جامعه بهایی این سرزمین میدانی برای آزمون و شیوه های گوناگون آزار و شکنندگی یک جامعه اقلیت است که قصد دارد دامنه خود را بگسترد .

*تصویر مربوط به فواد خانجانی و لوا خانجانی است.

خاکسپاری پنهانی در نجف آباد!

باز هم در نجف آباد، از دفن یک متوفی بهایی در گورستان بهاییان این شهر جلوگیری به عمل آمد. عباسقلی صمیمی که در اول فروردین 89 چشم از این جهان فروبسته بود، توسط خانواده اش به سوی گورستان بهاییان(گلستان جاوید) نجف آباد برده می شد که در میانه راه چند مامور پلیس جلوی اتومبیل خانواده صمیمی را گرفته و اعلام نمودند که نمی توانند جسد نامبرده را در گورستان بهاییان نجف آباد دفن کنند. این عمل غیرقانونی پلیس، در شرایطی صورت می گرفت که خانواده صمیمی پیش از این جواز دفن را گرفته بودند.
جسد عباسقلی صمیمی به سرد خانه این شهر منتقل شد و به خانواده متوفی بیان شد که بعد از تعطیلات نوروزی به موضوع رسیدگی خواهد شد.
فردای همان روز در 2 فروردین، خانواده صمیمی به مرکز پلیس احضار شدند و از ایشان خواسته شد گزارش ماوقع را بنگارند و تقاضای دفن جنازه کنند تا قاضی به این مسئله رسیدگی کند.
اما معلوم شد در 4 فروردین، خود مامورین بدون اطلاع به خانواده صمیمی، جنازه را در گورستان بهاییان اصفهان به خاک سپرده اند. خانواده متوفی خواستار دادرسی قانونی مسئله شده است.

سه‌شنبه، اردیبهشت ۷

خزان بیداد بر درختان مرودشت!

به درختان هم رحم نمی کنند این بنامان گمنام.آنان که با هر گونه رویش و شکوفایی مخالفند و هر جوانه ای را با تبر خشونت قطع می کنند.
در 20 فروردین ماه89 عده ای ناشناس اقدام به تخریب باغ چندی از بهاییان مرودشت نمودند. این باغ 12000 متر مربعی متعلق به 3 شهروند بهایی به نامهای حبیب الله شایق، ذبیح الله تاشی و کامبیز رفاهی بود.
عده ای بی سر و پا در این روز 1200 اصله درخت میوه را از ریشه برکنده و تعدادی را نیز از تنه قطع کرده بودند.
این باغ که حاصل تلاش سالیان دراز این سه بهایی بوده در یک شب ویران شده است و بی شک افرادی بدون تجهیزات لازم نمی توانسته اند اقدام به چنین کار ناجوانمردانه بزنند.
مرودشت از شهرهای استان فارس و در نزدیکی شیراز واقع است و چندیست که تگرگ آزار و جفا بر این دشت بیشتر می تازد.
در 5 آذر ماه سال گذشته به گورستان بهاییان مرودشت هجوم برده شد و درختان آن محل قطع گردید؛ دیوارها فروریخته شد و سنگ قبرها شکسته شد. هیچ یک از مسئولین دولتی اقدامی علیه این خرابکاری و بی قانونی ننمودند و حال پس از 4 ماه بار دیگر این اتفاق با باغ بهاییان این شهر می افتد.
این در حالی ست که در 10 اسفند ماه سال گذشته نیروهای امنیتی به 5 خانه بهایی در این شهر یورش بردند و پس از بازرسی منزل و ضبط برخی اشیا، اقدام به دستگیری فرحناز آشنایی، طیبه فلاح، نوذر فلاح، جهان بخش بذرافکن و حسن بذر افکن نمودند. این 5 شهروند بهایی تمام تعطیلات نوروز را به دور از خانواده خویش و در زندان شیراز سپری کردند و سپس با وثیقه های بسیار سنگین 50 میلیون تومانی(هر کدام) از زندان آزاد شدند.

سما نورانی ، نور آزادی را تنفس کرد!

به گزارش جمعیت تبعیض تحصیلی، سما نورانی در روز دوشنبه 6 اردیبهشت ماه 89 با قید وثیقه 30 میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
وی در 12 اسفند ماه در شیراز همزمان با ایقان شهیدی در کرمانشاه دستگیر شد.
این جوان 20 ساله یکی از دانشجویان محروم از تحصیل بهایی بود که در ترم 2 از دانشگاه اخراج شد. وی به همراه فراز وزیر زاده و سینا دانا مشغول تحصیل در دانشگاه مجازی سهند تبریز در رشته مهندسی پزشکی بود که همراه با دوستانش در 13 اسفند 87 از دانشگاه اخراج گردیدند.
در حال حاضر ایقان شهیدی و نوید خانجانی از شهروندان بهایی فعال در زمینه حق تحصیل در زندان اوین به سر می برند.

یکشنبه، اردیبهشت ۵

درسا سبحانی آزاد شد!

درسا سبحانی در اول اردیبهشت ماه 89 به قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد. این شهروند بهایی، در 16 اسفند ماه در زادگاه خود ساری بازداشت شد و به تهران منتقل گردید.

درسای 20 ساله یکی از بهاییان محروم از تحصیل، عضو کمپین یک میلیون امضا و فعال در دفاع از حق تحصیل بود و نگهداری او در شرایط دشوار و تحت بازجویی های شدید و 25 روز انفرادی، نشان از حساسیت شدید دولت به فعالیت های حقوق بشری در ایران است؛ حال اگر این حق طلبی و تقاضای عدالت خواهی توسط یک بهایی صورت پذیرد، حسایت دولت نیز دوچندان می شود.

بازداشتهای گسترده فعالان حقوق بشر در چند ماه اخیر و اعلام حکمهای ناعادلانه و حبس طولانی مدت برای آنان شاهدی آشکار بر این بیم دولت است. در11 اسفند ماه سال گذشته، 3 تن از بهاییان دیگر که برای احقاق حق خود و دیگر هم وطنانشان در زمینه محرومیت تحصیلی فعالیت می کردند، دستگیر شدند. بازداشت ایشان با بازجویی های پیاپی، انفرادی طولانی مدت، بی خبری خانواده ها از وضعیت ایشان و پرخاش و تندخویی مسئولین با پدر و مادرشان همراه بود.
در حال حاضر ایقان شهیدی، نوید خانجانی و سما نورانی هنوز در زندان اوین به سر می برند .

آزادی مشروط آرتین غضنفری!

آرتین غضنفری پس از 8 روز از دستگیری اول به قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد. وی پیش از این در 13 دی ماه سال گذشته با 9 شهروند بهایی دیگر دستگیر شد و شرایط بسیار دشواری را در 100 روز بازداشت در زندان اوین و رجایی شهر سپری نمود.
با وجود درخواست وثیقه در روزهای پایانی سال گذشته، نامبرده را آزاد نکردند و تمام تعطیلات نوروزی را در بند 350 اوین سپری کرد. آرتین غضنفری در 14 فروردین با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی از زندان آزاد شد اما هنوز یک هفته از آزادی مشروطش نگذشته بود که بار دیگر در فروردین ماه دستگیر شد. بازداشت مجدد در حالتی صورت پذیرفت که وی از عفونت ریه و کم خونی حاصل از شرایط زندان رنج می برد.
دادگاه او در روز 25 فروردین در پشت درهای بسته انجام شد ولی هنوز حکم دادگاه به صورت علنی اعلان نشده است.

شعله طائف، محکوم به یک سال زندان شد!

در ادامه اعلام حکم بازداشت شدگان، شعله طائف(نورانی) از شهروندان بهایی سمنان به 1 سال حبس و دو سال اخراج از سمنان محکوم شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، اتهامات نامبرده " اقدام علیه امنیت ملی" و " تبلیغ علیه نظام به نفع بهاییت" عنوان شده است. پرونده شعله طائف به دادگاه تجدید نظر فرستاده شده است. نامبرده پیش از این در 28 آذر 88 در سمنان دستگیر شد و منزلش مورد تفتیش و هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفت.
سمنان از شهرهاییست که آزار و اذیت بهاییان در آن روز به روز گسترده تر می شود و شکلهای جدید و غیر انسانی تری به خود می گیرد.
در حال حاضر دوتن از زنان بهایی ساکن سمنان تنها به علت بهایی بودن، رسیدگی به امور روزمره بهاییان و بیان عقاید مذهبی شان در زندان اوین به سر می برند. صهبا رضوانی و منیژه منزویان دو نفری هستند که پس از برگزاری دادگاه خود در سمنان به زندان اوین منتقل شده اند و در حال گذراندن احکام ناعادلانه خود هستند.
تعدادی دیگر از شهروندان بهایی در دو سال اخیر بازداشت شدند. برخی از آنها، احکام خود را دریافت کرده اند و چندی دیگر نیز در انتظار دادگاه، روزگار می گذرانند.
سمنان شهری ست که عده ای گمنام(به ظاهر گمنام) مغازه، اتوموبیل و محصولات کشاورزی بهاییان را آتش می زنند، گورستانشان را زیر و زبر می کنند، به خانه هاشان کوکتل مولوتوف پرتاب می کنند، شیشه خانه هایشان را به سنگ جفا می شکنند و بر دیوارهایشان شعار و ناسزا می نویسند. مامورین امنیتی نیز جای خود را دارند؛ دستگیری های گسترده، پلمپ مغازه ها، بر پایی دادگاههای ناعادلانه، سمینارهای دروغین و تحریک کننده بر ضد آیین بهایی و شرکت سخنرانان در مدارس برای تحریک دانش آموزان بر ضد کودکان بهایی از جمله آزار های آشکاریست که دولت ایران نصیب شهروندان بهایی سمنان کرده است.

پنجشنبه، اردیبهشت ۲

سم پاشی های دولت بر مزارع افکار ایرانیان شدت می گیرد!

مبارزه با آیین بهایی و ایده هایش از همان ابتدای پیدایشش در 167 سال پیش آغاز شد.در هر دوران شکلی به خود گرفت و با تغییر گفتمانهای جاری جامعه رنگ عوض کرد.در تمام این مدت بهاییان را به عنوان بیگانه ای خائن، مخالف دین،اخلاق، وطن فروش و عناصری موذی و خطرناک برای ایرانیان معرفی کردند. همین مسموم کردن افکار ، جرئت را از بسیاری از محققان، مورخان و روشنفکران گرفت تا به چشم و گوش خود درباره این آیین ایرانی که پیامی جهانی داشت جستجو کنند یا حداقل به حقوق اولیه هموطنانشان که در هر حکومتی به شیوه ای پایمال شده بود، توجهی نشان دهند.اما چندیست که تعدادی از ایرانیان، شجاعتی ستودنی از خود نشان داده اند و ورای باور یا ناباوریشان به اعتقادات بهاییان، مسئله حقوقشان رامطرح می کنند.

بی گمان این رود باریک دفاع از حقوق انسانی هر روز جریان بیشتری می گیرد و این زمزمه فریاد می شود اما در برابر این رود عده ای ایستاده اند؛ کسانی که از مسموم کردن اذهان افراد بر ضد بهاییان،توشه ای برای خویش برمی دارند و پایه های قدرتشان را محکم تر می کنند. از زمانی که دفاع از حقوق بهاییان توسط ایرانیانی آزاده شدت گرفت و یا بهاییان حضور بیشتری در اجتماع یافتند و عده ای به طور آشکار خواستار حقوق مسلمه خود شدند، روند سم پاشی دولت افزایش چشمگیری گرفت. به خصوص که در حال حاضر بیشتر ارکان دولتی در دست افرادی با اندیشه حجتیه ، است و انجمن حجتیه با هدف مبارزه با بهاییان و آیین بهایی شکل گرفته است.

یکی از روشهای آشکار دولت برای مسموم کردن اذهان ایرانیان درباره آیین بهایی و پیروانش، تشکیل سمینار، گردهمایی و جلسات نطق در مدارس و دانشگاههاست. این جلسات که تعدادی از آنها در روزنامه ها و سایتهای طرفدار دولت معرفی و تبلیغ می شود، احساسات ضد بهایی در تعداد زیادی از کودکان، نوجوانان و جوانان ایجاد می کند و حتی شیوع خشونت، آزار و حتی جنایت را در برابر این گروه از ایرانیان افزایش می دهد؛ چنانکه به خصوص در 5 سال اخیر شاهد آتش زدن مغازه ها، محصولات کشاورزی، شکستن شیشه اتومبیل و خانه ها، شعار نویسی،ارسال نامه های سراسر تهدید به قتل، ربودن و یا آزار خانواده، تهدید کارفرمایان برای اخراج کارمندان بهایی، و حتی ربودن و سوزاندن بدن یکی از بهاییان شیراز با ته سیگار بوده ایم که همگی در نتیجه تحریک عواطف و احساسات و مسموم نمودن ذهن مخاطبان صورت گرفته است.

این سم پاشی در همین سه روز گذشته در سه نقطه مختلف ایران و سه گروه متفاوت از مخاطبان صورت گرفته است. این در حالیست که این آمار، تنها مربوط به سمینارهایی ست که به طور عمومی در خبرگزاری های ایران اعلان می شود و سایر سمینارها و جلسات با این هدف را در برنمی گیرد.

به گزارش خبرگزاری آنا،" دومین دوره آموزشی ياران فرهنگ دانشجويان منطقه پنج دانشگاه آزاد اسلامي" در 31 فروردین ماه برگزار شد.مخاطب این دوره سه روزه 100 تن از دانشجویان برجسته استانهای مرکزی، لرستان و همدان بودند و دوره خود را در مجتمع آموزشی-رفاهی رامسر به میزبانی دانشگاه آزاد اراک گذراندند. یکی از موضوعات مورد بحث در این دوره با عنوان " بررسی شبهات فرقه ضاله بهاییت" توسط حجت الاسلام روزبهانی،ادا شد و پرسش و پاسخی نیز در این ارتباط صورت پذیرفت.

روز گذشته در اول اردیبهشت ماه نیز مجمعی در استان کرمان برپا گردید. بنا به گزارش فارس نیوز،حجت‌الاسلام مجيد سجادي معاون پرورشي و تربيت بدني سازمان آموزش و پرورش استان كرمان، در همايش روحانيان و ائمه جماعات مدارس استان شرکت کرد و ضمن سخنانی به مخاطبان خود اعلام نمود که " ما كه امر تربيت را بر عهده داريم، بايد در همه زمينه‌ها اطلاعات داشته باشيم، به عنوان مثال بايد در زمينه بهائيت و وهابيت و تبليغ و شگردهاي آنان براي جذب مسلمانان اطلاع داشته باشيم و مطالعات ما بايد تخصصي و عميق باشد." و تاکید نمود که " نگاه ما در سال جاري بايد به تعداد قريب به 600 هزار دانش‌آموز استان باشد، نه به يك مدرسه و يا يك شهر".

امروز ، دوم اردیبهشت ماه نیز کارگاهی آموزشی با عنوان " نحله های انحرافی" در شهر یزد برگزار شد. گروه هدف این برنامه،مدیران، کارشناسان و فعالان فرهنگی استان یزد بودند.به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، حجت الاسلام دكتر ادبي و سيد كاظم موسوي، سخنرانی جمع را بر عهده داشتند.به بیان همین خبرگزاری "محور اصلي سخنراني‌ها موضوع‌هايي همچون آشنايي با مذاهب اسلامي، شناخت مباني تفكر وهابيت، آشنايي با بهاييت، شبهه‌شناسي، آشنايي با نحله‌هاي انحرافي و شيوه تعامل با پيروان مذاهب و تاريخچه پيدايش آنها در استان‌هاي مختلف كشور"بوده است.

دوشنبه، فروردین ۳۰

احضار هدی فلاح به دادسرای بابلسر

در ادامه آزارهای دولت ایران بر بهاییان مازندران، هدی فلاح در 21 فروردین ماه به دادسرای عمومی انقلاب بابلسر احضار شد. این شهروند بهایی ساکن بهنمیر پس از پاره ای بازجویی به قیدارائه جواز کسب، آزاد گردید. بنا بر گفته دادستان، نامبرده باید منتظر احضار مجدد باشد.

پیش از این منزل هدی فلاح در 25 دی ماه مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفت و وی در 29 دی ماه برای بازجویی به بابلسر فراخوانده شد.
در هفته پیش از هجوم به منزل وی، تعدادی مامور مسلح به خانه یکی از بهاییان بهنمیر واقع در شهر بابلسر که در آن یک جلسه جوانان بهایی برقرار بود، حمله کردند و با ایجاد رعب و وحشت، فرمی حاوی ستون مذهب را به آنان داده تا پر کنند. در این روز هدی فلاح نیز حضور داشت. مامورین به ایجاد حکومت نظامی در آن محل بسنده کرده، کسی را دستگیر نکردند؛ اما هفته بعد به منزل وی و شهرام مودت، از دیگر حاضرین در جمع، یورش بردند و هر دو را دستگیر نمودند
.

سه‌شنبه، فروردین ۲۴

نوا مطلق دانش آموز بهایی در آستانه اخراج!

آزار و فشار بر دانش آموزان بهایی شدت می گیرد. پرونده نوا مطلق، دانش آموز بهایی، به حالت تعلیق درآمد. این دانش آموز مشغول تحصیل در یکی از دبیرستانهای گوهردشت کرج است.
نوای 16 ساله در حالی که برای کسب اجازه برای شرکت نکردن در یکی از مراسم مدرسه به مدیر خود مراجعه کرد، با واکنش تند، وی قرار گرفت. او به این دانش آموز بهایی اعلام کرد که چه کسی شما بهایی ها را در مدرسه من ثبت نام کرده و از نوا خواست تا والدینش به مدرسه مراجعه کنند.والدین نوا مطلق بیان داشتند که با وجود اینکه ما بهایی هستیم اما در قانون اساسی ، تحصیل تا پایان دبیرستان برای هم عموم افرادآزاد است چنان که تا کنون همه ما در دبیرستانهای کشورمان تحصیل کردیم.
مدیر دبیرستان حکم قطعی را منوط به مشورت با آموزش و پرورش کرج کرد و در روز 2 اسفند ماه پدر و مادر نوا به همراه وی به حراست ناحیه 3 کرج مراجعه کردند.
در این محل نیز ضمن فرستادن خانواده این دانش آموز به این دفتر و آن دفتر، اعلام کردند که باید تعهد دهید فرزندتان در تمام مراسم مدرسه به هر صورت که شکل گیرد، شرکت کند.
در 12 اسفند ماه این 3 نفر به دفتر حراست ناحیه 3کرج مراجعه نمودند و با برخورد بسیار تندی از سوی رئیس این بخش، آقای نجفی مواجه شدند؛ وی شروع به اهانت به بهاییان و اعتقاداتشان نمود و بعد هم یک روحانی و 3 مرد با ریش انبوه وارد اتاق شدند و به پشت گرمی این 4 تازه وارد، فضای اهانت و تندخویی بر نوا و والدینش مساعد تر شد.
در حال حاضر نیز نوا مطلق اجازه شرکت در کلاسها را ندارد و پرونده اش به صورت معلق در آمده و در خانه مشغول به خواندن درسهاست.
این آزارها در شرایطی صورت می گیرد که دولت ایران به طور متمرکز مشغول به برپایی جلسات، سمینارها و گردهمایی هایی بر ضد پیروان این آیین است. به طور مثال تنها در هفته گذشته حداقل 3 سمینار در کازرون،هرمزگان و سیستان و بلوچستان برای تحریک و مسموم کردن اذهان شرکت کنندگان در ارتباط با آیین بهایی تشکیل شده است. سخنان ابوالقاسم قزوهی، مدیر کل آموزش و پرورش سمنان از آشکارترین نمونه این ترفند ظالمانه است:" دانش‌آموزان بهایی به محض اینکه در مدارس این استان تبلیغ بهاییت کنند، اخراج می‌شوند." در ضمن این مدیر کل چنین نوید داد که:" برای مدیران مدارسی که دانش‌آموزان بهایی دارند، ‌کلاس‌های ضمن خدمت‌ برای آموزش نحوه رفتار با این دانش‌آموزان برگزار شده است." فرستادن افراد تعلیم دیده برای آموزش مربیان دانش آموزان بهایی در برخورد با آنان شگرد دیگر دولت ایران برای فشار بر بهاییان این مرز و بوم است.

اولین دیدار ناهید قدیری با خانواده خود

پس از گذشت 1 ماه هنوز در زندان انفرادی به سر می برد. ناهید قدیری از بهاییان مشهد برای اولین بار در روز 23 فروردین با خانواده خود دیدار کرد. این ملاقات در محل زندان مشهد صورت گرفت و نامبرده را با ماشین از محل دیگری به زندان مشهد آورده بودند. از آنجا که اکثر زندانیان بهایی را ابتدا به زندان اطلاعات مشهد منتقل می کنند، به نظر می رسد ناهید قدیری نیز در همان محل به سر می برد که نسبت به زندان مشهد شرایط سخت تر و بازجویی های شدیدتری را شاهد است.
ناهید قدیری در یک هفته مانده به عید نوروز به همراه 3 بهایی دیگر در مشهد دستگیر شد. شهاب طائفی و افشین نیک آیین پس از 4 روز آزاد شدند اما ناهید قدیری و رزیتا واثقی هنوز روزگار خود را در زندان سپری می کنند. رزیتا واثقی از دیگر دستگیر شدگان بهایی مشهد هنوز با خانواده خود ملاقاتی نداشته است.

آرتین غضنفری دوباره میهمان اوین شد!

هنوز یک هفته هم نشده بود که بار دیگر میهمان اوین شد. میله هایی که گرچه از برکت بهار دیگر سرد نیستند اما سختند و فلزی.
آرتین غضنفری برای بار دیگر بازداشت شد. او در 14 فروردین ماه با قید وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شده بود اما درغروب 22 فروردین ماه برای بار دیگر دستگیر شد.
پیش از این به وی اعلام شده بود که دادگاهش در 2 اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد اما 10 روز پیش از موعد مقرر دستگیر شد.این بازداشت مجدد در حالی صورت می گیرد که نامبرده به علت شرایط سخت زندان وفشارهای وارد شده در آن مدت، با عفونت ریه و کم خونی شدید، دست پنجه نرم می کند.

این شهروند بهایی در 13 دی ماه به همراه 10 جوان بهایی دیگر دستگیر و به زندان اوین منتقل شدند و مدتی را نیز در زندان رجایی شهر گوهردشت سپری کردند.

از این میان برخی زودتر آزاد شدند اما آرتین غضنفری و پیام فناییان تا پایان تعطیلات نوروزی در بند 350 زندان اوین دربند بودند. پیام فناییان تا کنون از زندان آزاد نشده است اما آرتین غضنفری پس از گذاردن وثیقه در 14 فروردین ماه از حصار میله ها گذشت؛ دریغ که طعم شیرین آزادی دیری نپایید و با بازداشتی زودهنگام، تلخ شد.

یکشنبه، فروردین ۲۲

اخراج سه دانشجوی بهایی دیگر در خراسان شمالی

در ادامه فشار روز افزون دولت برجامعه بهایی ایران، 3 دانشجوی مشغول تحصیل دیگر از دانشگاه پیام نور بجنورد، اخراج شدند. شایان ثنایی، دانشجوی رشته کارشناسی آی تی وانوش شریفی محبتی دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر(سخت افزار) پس از اتمام تنها 1 ترم از شروع دانشگاه خود و منا شریفی محبتی دانشجوی کارشناسی زمین شناسی، پس از به پایان رساندن 4 ترم از تحصیل در این دانشگاه محروم شدند.
خبر این محرومیت از تحصیل، در 26 اسفند ماه 88 از طریق سایت دانشگاهی پیام نور بجنورد به اطلاع ایشان رسید و در مراجعه و پیگیری نیز واضح گردید.
این در حالیست که جوانان بهایی پس از انقلاب فرهنگی سال 59 از ورود به دانشگاههای سرزمین خود محروم شده اند و تنها بعد از سال 83 تعداد اندکی از آنان را پذیرفتند ولی بیشتر پذیرفته شدگان نیز تا به حال اخراج شده اند. 2 ماه پیش از این ، 2 تن از دانشجویان بهایی ترم آخر نیز از ادامه تحصیل بازماندند.
بر کسی پوشیده نیست که همین پذیرفتن عده ای معدود و اعلام دروغین " نقص پرونده" برای عده ای دیگر، برای فریب مجامع بین المللی و شانه خالی کردن از این نقض آشکار حقوق بشر در ایران صورت گرفته است.
چگونه است که بسیاری با رتبه های دو رقمی و حتی نفر 14 رشته ریاضی به علت اعتقاد به آیین بهایی از ورود به دانشگاه بازداشته می شود و دولت ایران مدعی ست، بهاییان از تمام حقوق شهروندی خود بهره مندند.
آنچه بر شگفتی این ظلم می افزاید، دستگیری دانشجویان بهایی است که برای احقاق حق خود در ایران و سایر هم وطنانشان،می کوشیدند. بازداشت نوید خانجانی، ایقان شهیدی، درسا سبحانی، سما نورانی و تحت فشار قرار دادن آنان شاهدی آشکار بر این بیداد است.

یکشنبه، فروردین ۱۵

آرتین غضنفری به خانه بر گشت!


آرتین غضنفری پس از 90 روز در عصر روز 14 فروردین ماه از زندان اوین آزاد شد. وی با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی، ساعت 4 بعد از ظهر روز گذشته توانست به آغوش خانواده اش باز گردد. به گفته مسئولین، دادگاه این شهروند بهایی در روز یکشنبه 5 اردیبهشت ماه به طور انفرادی برگزار خواهد شد.
در ساعات گوناگون 13 دی، 13 تن از بهاییان تهران دستگیر شدند که سه نفر از آنها در همان روز پس از چند ساعت بازجویی آزاد شدند اما 10 نفر دیگر مدتی را در زندان اوین و رجایی شهر سپری نمودند؛ آرتین غضنفری نیز یکی از آنها بود.
وی چند روز پیش از عید به بند 350 اوین منتقل شد؛ جایگاه زندانیان سیاسی بلاتکلیف. با آزادی آرتین غضنفری،از 10 بهایی بازداشت شده در 16 دی ماه، تنها پیام فناییان در زندان اوین به سر می برد و دیگران به صورت مشروط و با قید وثیقه آزاد شده اند.