پس از گذشت 20 ماه از محکومیت پیمان کشفی نجف آبادی به او یک روز هم مرخصی نداده اند. بارها و بارها خود او و خانواده اش درخواست داده اند و پاسخ مسئولین چنین بوده: او خطرناک است . بازپرس اجازه نمی دهد. پذیرفته نشد. باز هم تقاضا کنید. پیمان کشفی بدلیل حضور در ضیافت 6 نفره در منزل شخصیش گرفتار شده. با 4 سال حکم بدلیلی نا معلوم به اتهامی دروغ و به جرمی ناکرده. همه همکاران، همسایگان، دوستان و آشنایان و همبندیان آزاد شده اش متانت ، آرامش و حسن نیت او را تایید می کنند. چه معاندتی می تواند داشته باشد ؟ به گفته همبندیانش مظلوم ترین زندانی چه خطری می تواند داشته باشد؟ تنها خواست او دعا خواندن در منزل شخصیش بوده . کاش می شد معاندت و خطرناک را از دید مسئولین معنی کرد.
به گفته قاضي باید به اشد مجازات محکوم شود تا عبرتی باشد برای سایر بهائیان تا دعا نخوانند!
پیمان کشفی کتابدار بند 350 اوین بود ، همه را به کتابخوانی تشویق می کرد، خطاطی آموزش می داد و آشپزی می کرد کدامیک از رفتار خالصانه و محبت آمیزش خطرناک است. شاید دوستی خالصانه افرادی که همه به ناحق گرفتار شده اند خطر ناک است و شاید شهروند قانون مدار بی آزار معاند است و شاید ارتباط با خدواند خطری بزرگ محسوب می شود .
شاید به زندان رجائی شهر تبعید شد تا خطر دوستی آنها با همبندانش برطرف شود.بهائیان تنها اقلیتی هستند که اسلام و قرآن و تمام مقدسات آن را قبول دارند و به آن احترام می گذارند. در سیاست مداخله نمی کنند و هدفی جز خدمت به نوع بشر ندارند. اگر کشته شدند اگر خانه هایشان را آتش زدند و از ویرانه هایشان راندند اگر از کار اخراج شدند و اگر حق تحصیلات عالیه نداشتند و اگر در معرض اتهامات، لعن و طعن قرار گرفتند هرگز اندیشه بدی به ذهن راه ندادند، جز تظلم و احقاق حق قانونی که البته به جایی نرسید کاری نکردند. پس چگونه و با چه کسانی معاندت دارند و چه خطری از اذهان پاکشان متوجه دیگران می شود. آیا نداشتن حق عبادت در منزل شخصی شان کمترین حقی نیست که هر فردی می تواند داشته باشد آیا برای ارتباط با خداوند اجازه دادستان لازم است . آیا تعهد ندادن به دعا نخواندن معاندت محسوب می شود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر